استاندارد بیتکوین Bitcoin Standard
زبان مشترک مردم دنیا به نظر میرسد ممکن است انگلیسی باشد. وسایل ارتباطی رایج ما مبتنی بر وب است. اما سیستم پولی ما در حال حاضر یک آشفتگیِ محض است که میتوان آن را تحت استاندارد بیتکوین برطرف کرد. با یک ارز مشترک که بر یک قدرت متمرکزِ مرکزی متکی نیست و از جنگ نیز به دور است. بیتکوین میتواند تبدیل به واحد پول جهانی ما شود که مرز یا مجوزی نمی شناسد و ما را یک قدم دیگر به سمت رسیدن به «تمدن جهانی» نزدیک تر میکند.
یورو به عنوان یک مطالعه موردی
اتحادیه اروپا بیشتر اروپا را تحت یک واحد پولی مشترک متحد کرده است. این امر باعث میشود که کشورهای اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی به شیوهای باثبات و کارآمد رشد کنند. ارز مشترک امکان تصرف بازار بزرگتری را فراهم میکند که میتواند به راحتی مبادلات و عملیات تجاری را در سراسر مرزها به اشتراک بگذارد و در عین حال ثبات و همکاری بین کشورها را حفظ کند.
فقط یک نقص بزرگ وجود دارد: متمرکز است. بانک مرکزی اروپا (ECB)، مانند هر بانک مرکزی دیگری، این اختیار را دارد که استراتژیِ سیاست پولی خود را با دیکته کردنِ رویههای تورمیِ مدنظر و افزایش عرضه پولی، آنگونه که صلاح میداند، عمل کند. این بدان معناست که اعتماد به بانک مرکزی اروپا لازم است.
از بین بردن اعتماد
کشوری مانند ایالات متحده احتمالا هرگز به ارز اتحادیهای که مستلزم اعتماد به سایر کشورها است نمی پیوندد زیرا این کشور میخواهد یک سنگر قدرتمند باشد و در حال حاضر هم همینطور است. به همین دلیل است که یک واحد پول جهانی متمرکز هرگز عملیاتی نخواهد شد، زیرا کشورها دائماً بر سر قدرت در حال جنگ هستند.
متأسفانه، بسیاری از کشورهای دیگر به دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره متکی هستند، زیرا ارزهای بومی آنها به اندازه دلار آمریکا کارآمد نیست. این باعث ایجاد عدم تعادل و وابستگی به یک دولت ملی میشود که دیگران کنترلی بر آن ندارند. همه ارزهای فیات کشتیهای در حال غرق شدن هستند و اتفاقاً کشتیِ دلار آمریکا در آبهای جذابتری برای غرق شدن قرار دارد.
بیتکوین بسیار مهربانانه این مشکل را با عدم نیاز به اجازۀ یک مرجع متمرکز برای عملکرد صحیح، حل میکند طوریکه اجازه میدهد ساز و کارهای اقتصادِ بازار آزاد به طور ارگانیک مانند دومینو در جای خود قرار گیرند.
بیتکوین نیاز به سیستم شکنندۀ اعتماد را که دائماً در موازنه قوا بالای سر ما معلق است، از بین میبرد.
بیتکوین ممکن است چیزی باشد که جهان را به روشی متحد میکند که قبلا هرگز انجام نشده بود. اما فقط یک سیاست پولی مشترک بالقوه جهانی را عملیاتی نمیکند. در واقع، موارد بسیاری میتوانند بر روی شبکه بیتکوین ساخته شوند و به ما این امکان را دهند که اینترنتی ایجاد کنیم که همان امنیت و شفافیت بلاکچین بیتکوین را داشته باشد.
با بیتکوین، هیچ کس به تنهایی نمیتواند حکم کند که بیتکوین ارزش دارد. در عوض، کل شبکۀ بیتکوین با اختصاص یک ارزش پولیِ خاص به بیتکوین، بسته به تقاضای آن (که در طول زمان افزایش مییابد) موافقت میکند. ناگفته نماند که این کار را بدون تهدید، خشونت و قدرتی انجام میدهد که همه ارزهای فیات از آن استفاده میکنند. ارزش شبکه بیتکوین و تمام تراکنشهایی که در آن انجام میشود توسط زنجیره بلوکی که بهطور خودکار و بدون واسطه مدیریت میشود، ایمن میگردد.
برخلاف طلا، بیتکوین را نمیتوان برای ساخت جواهرات ذوب کرد یا برای تزئین غذای لذیذتان نمیتوان آن را به شکل ورقهای نازک درآورد. هدف بیتکوین ارائه خدمات فیزیکی به شما نیست و صرفاً یک وسیله مبادله، ذخیره ثروت، و پول نقد الکترونیکی همتا به همتا (شخص به شخص و بدون واسطه) است که میتوانید کلید دسترسی به آن را در ذهن خود حفظ کنید!
و صادقانه بگویم، این یک مزیت نسبت به طلا است. ارزش آن به موارد استفاده فیزیکی وابسته نیست و در عوض به یک کمیابیِ کاملاً قابل پیشبینی متکی است.
اما اگر نمی خواهید از این پول اینترنتی جادویی استفاده کنید، میتوانید شمشهای طلای سنگینی را بخرید که نگهداریِ آن گران است و دعا کنید که شاهد استخراج طلا از سیارههای دیگر یا سرازیر شدن ذخایر کشف شدۀ جدید و افزایش عرضۀ طلا نباشیم. اگر واقعاً این اتفاق بیفتد، شما نمیتوانید طلای خود را به سرعت و قبل از افت شدید قیمت آن بفروشید.
چرا برخی دولتها میخواهند بیتکوین را ممنوع کنند؟
دولتهایی که سعی میکنند قدرت بانک مرکزی خود را حفظ کنند، در حال القاء این موضوع هسنند که بیتکوین شَری است که علیه بهبود جامعه عمل میکند.
به نقل از سناتور الیزابت وارن: «ارزهای رمزنگاریشده توانایی دولت را برای حفظ رشد اقتصادیِ قوی در طول زمان تضعیف میکنند… سرقت آنلاین، قاچاق مواد مخدر، حملات باجگیری و سایر فعالیتهای غیرقانونی، همگی با کریپتو آسانتر شدهاند.»
کارشناسان تخمین میزنند که در سال گذشته بیش از ۴۱۲ میلیون دلار از طریق ارزهای دیجیتال به مجرمان باج داده شده است. با این حال، او و (به شکل مشابه) سایر سیاستمداران به این موضوع اشاره نمیکنند که طبق برآوردهای سازمان ملل، سالانه بین ۸۰۰ میلیارد تا ۲ تریلیون دلار پول فیات در سطح جهان پولشویی میشود (حدود ۴۰۰ برابر بیشتر از ارزهای دیجیتال). در سال ۲۰۲۰، سهم مجرمانه از تمام فعالیتهای ارزهای دیجیتال تنها ۰.۳۴ درصد بود.
به نظر میرسد همه چیز به کنترل مربوط میشود: دولت در حال حاضر اقتصاد را با دستکاری سیاستهای مالی و پولی برای تقویت رشد اقتصادی تنظیم میکند. اما اعتماد ما به دولت یعنی اعتماد ما به افرادی که صداقت ندارند، بر اساس لابی تصمیم میگیرند، و با افتخار، بانکهای بزرگ را بدون توجه به اتفاقاتی که برای مردم میافتد، نجات میدهند (برای مثال، به بحران مالی ۲۰۰۸ نگاه کنید).
در چین، بیتکوین بارها به اشکال مختلف «ممنوع» شده است. به طور کلی، موضع چین بسیار ضد بیتکوین بوده است، زیرا آنها میخواهند یوان دیجیتال را به شکل CBDC (Central Bank Digital Currency یعنی ارز دیجیتال بانک مرکزی) ایجاد کنند تا بتوان آن را کنترل و نظارت کرد. بیتکوین کسانی را که کنترلِ متمرکز دارند میترساند از این جهت اگر مردم چیزی را انتخاب کنند که دولتها دیگر نتوانند آن را دستکاری و کنترل کنند، نسبت به متوقف کردن آن اقدام میکنند. اما این کار حتی با قطع اینترنت نیز به جایی نخواهد رسید!
نگرانی از پذیرش انبوه
اگر دولت بکوشد بیتکوین یا ارزهای دیجیتال را ممنوع کند، آنچه به احتمال زیاد نتیجه خواهد داد، واکنش بزرگ جامعه ارزهای دیجیتال است که توجه رسانههای سراسر جهان را به خود جلب میکند و باعث میشود افرادی که قبلا هرگز به بیتکوین علاقهمند نبودند، اکنون حداقل شروع به بررسی آن کنند. اما «اگر دولت نتواند بیتکوین را متوقف کند چه؟ آنها حداقل میتوانند مردم را از پذیرش آن بازدارند، درست است؟»
دولتها ممکن است فکر کند که میتواند پذیرش بیتکوین را کند نمایند، اما تلاشهای آنها ممکن است برای آنها نتیجه خوبی نداشته باشد.
اجازه دهید شما را با قانون پیامدهای ناخواسته آشنا کنم. برخی از نمونههای مورد علاقه من عبارتند از اثر کبرا و اثر استرایسند. هر دو نمونههایی از موقعیتهایی هستند که در نهایت دقیقاً خلاف آنچه در نظر گرفته شده بود اتفاق افتاد.
هر بار که بیتکوین «ممنوع» اعلام میشود، بزرگترین کمپین بازاریابی رایگانی میگردد که بیتکوین تا به آن زمان داشته است.
نهایتاً دیوارهایی که برای عقب نگه داشتن مردم کشیدهاند فرو میریزد. این انقلابی است علیه سیستم مالی فاسد موجود که برای مدت طولانی به بسیاری آسیب رسانده است، و چه رهبران ما بخواهند آن را بپذیرند یا نه، تغییر در راه است.
نوسان شدید قیمت بیتکوین چه تاثیری در مسیر استاندارد بیتکون میگذارد؟
وقتی در مورد ناپایداری ارزهای فیات صحبت میکنیم دولتهایی به ذهن میآیند که میتوانند فاسد شوند و تصمیمات مالی ضعیفی مانند چاپ مقادیر گزاف پول بگیرند. اما نگرانیهایی نیز در مورد بی ثباتی در بیتکوین وجود دارد، زیرا قیمت بیتکوین آنقدر نوسان میکند که نمیتواند به عنوان یک ارزِ روزانه مورد استفاده قرار گیرد.
در اینجا بین بی ثباتیها تفاوت وجود دارد: بیتکوین امن است، فیات ناامن است. بیتکوین بی ثبات است، فیات قیمت نسبتاً ثابتی دارد (حداقل در کشورهای قدرتمند). برای استفاده از بیتکوین به روشی که در حال حاضر از فیات استفاده میکنیم، بیتکوین نیاز دارد که پایدار شود. بنابراین، این سوال باقی میماند: چگونه میتوانیم استاندارد بیتکوین را اجرا کنیم، در حالی که قیمتش بر حسب دلار یا سایر ارزهای فیات تا این حد نوسان دارد؟
آیا بیتکوین جایگزین فیات میشود؟
چند سناریوی فرضی وجود دارد که میتواند اجرا شود. برخی از مردم فکر میکنند فیات هرگز ناپدید نمیشود، در حالی که برخی دیگر فکر میکنند که بیتکوین به طور کامل سیستم مالی موجود را واژگون خواهد کرد. هر اتفاقی که بیفتد، یک چیز همچنان صادق است: بیتکوین میماند و به ایفای نقشی فزاینده در سیستم مالیِ جهانیِ ما ادامه خواهد داد.
به طور واقع بینانه، بیتکوین بازنگری کامل فیات را انجام نخواهد داد. با این حال، هر چیزی ممکن است، و این سناریویی است که قبلا اجرا نشده است و به همین دلیل تصور آن بسیار سخت است. اگر قرار بود بیتکوین جایگزین فیات شود، احتمالاً به حسن نیت و اقبالِ دولتهای سراسر جهان نیاز دارد تا به سمت این ارز غیرمتمرکز بروند. با شناختی که از دولتهای داریم، این سناریو بسیار بعید به نظر میرسد.
در عوض، مسیر پذیرش جهانی بیشتر شبیه این است که افراد، ذخایر ثروتی انتخاب کنند که خود بر آن تسلط داشته باشند. به خاطر داشته باشید که از آنجایی که بیتکوین به مجوز نیاز ندارد، انجام اقدامات حریم خصوصیِ مناسب به این معنی است که استفاده و نگهداری از بیتکوین میتواند در جاهایی اتفاق بیفتد که دور از نظارت و کنترل دولتها باشد.
به احتمال زیاد، ما به استفاده از بیتکوین به عنوان ذخیره ثروت (داراییهایی مانند املاک یا سهام) ادامه خواهیم داد. با ذخیره بخشی از بیتکوین به عنوان وثیقه، مردم میتوانند برای پرداخت هزینههای زندگی روزانه، پولِ فیات قرض کنند. چند وامدهنده در برخی کشورها وجود دارند که قبلاً این قابلیت را اجرایی کردهاند.
CBDC ها: ارزهای دیجیتال بانک مرکزی
بسیاری از سیاستمداران خواستار اجرای CBDCها – یک ارز دیجیتال متمرکز – هستند که به دولتها اجازه میدهد تا نظارت و کنترل مرکزی خود را در مورد سیاستهای پولی حفظ کنند. این، در صورت اجرا، ممکن است با حریم خصوصی کمتری نسبت به سیستم پول نقدی که ما هنوز از آن استفاده میکنیم، همراه باشد.
آنها به شکل احمقانهای فکر میکنند که این کار کل صنعت ارزهای دیجیتال را از بین میبرد. با این حال، بسیاری از مردم از CBDCهایی مانند یوان دیجیتال که به طور بالقوه نقض حریم خصوصی و امنیت شخصی را اعمال میکنند، میترسند. همین موضوع ممکن است پذیرش بیتکوین را به سمت جلو سوق دهد زیرا مردم به دنبال تنها راه حل واقعیِ پولِ مستقل یعنی بیتکوین هستند.
قیمت کالاهای مصرفی
وقتی به نوسانات بیتکوین فکر میکنیم، آن را بر حسب ارزشش به دلار یا هر ارز فیات دیگری که باشد، محاسبه میکنیم. اما اگر واقعاً استاندارد بیتکوین را بپذیریم (بازار بدون فیات) پس دقیقاً قیمت بیتکوین را با چه چیزی مقایسه میکنیم؟ آیا یک بیتکوینِ امروز همان یک بیتکوینِ فردا نیست؟ آیا ۵۰ ساتوشی همان ۵۰ ساتتوشی نیست؟ (هر بیتکوین ۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ساتوشی است: ۱BTC = 100,۰۰۰,۰۰۰ SAT)
با پیشرفت فناوری، کالاهای مصرفی به طور طبیعی باید ارزانتر شوند. اما دولتهای مرکزی تلاش میکنند تا بازارها را دستکاری کنند و به هر قیمتی از کاهش تورم جلوگیری کنند، پس از شما دعوت میکنم در مورد جایگزین شدنِ سیستم فعلی با بیتکوین فکر کنید. برای مطالعه بیشتر در مورد این موضوع، شما را تشویق میکنم که کتاب «قیمت فردا»، نوشته جف بوث را بخوانید.