مدیریت ریسک، حد ضرر و برداشت سود – گام 13

در این گام می‌خواهیم یاد بگیریم که چه زمانی رمزارزهای خریداری شده را بفروشیم تا سود خود را از بازار برداشت کنیم (تِیْک پِرافیت Take Profit). اینکه زمانی در یک قیمت پایین، بیتکوین را بخریم و بعداً در قیمت بالاتر بفروشیم خیلی عالی و ایده آل است اما برخی مواقع، بازار به نفع ما عمل نمی‌کند و بر خلاف تحلیل، قیمت بیتکوین پایینتر از قیمتی که خریداری کرده بودیم می‌رود و سرمایه ما به خطر یا ریسک میفتد. در این صورت هم باید به کمک مدیریت ریسک یاد بگیریم چه موقع بیتکوین خود را با ضرر بفروشیم! و جلوی ضررهای بیشتر را بگیریم.

پس مهم است قبل از پرداختن به موضوع «کسب سود» به سمت دیگرِ یک معامله و سرمایه‌گذاری نگاهی بیندازیم: «جلوگیری از ضرر» یا متوقف کردن ضرر (اِستاپ لاس Stop Loss).

با قوانین سرمایه‌گذاری از نگاه غولِ وال اِستریت شروع می‌کنیم:

قانون 1: هیچگاه ضرر نکنید. قانون 2: هیچگاه قانون 1 را فراموش نکنید. وارن بافت

می‌توان قاطعانه گفت که جلوگیری از ضرر و مدیریت ریسک (Risk Management)، مهمترین مهارت و دانشی است که یک سرمایه‌گذار یا معامله‌گر باید یاد بگیرد و به آن مسلط شود. اگر بخواهید در عمل، مبلغی را وارد بازار کنید با بسیاری از موارد غیر منتظره برخورد خواهید داشت که قطعاً در هیچ وبسایت یا منبع یا کتابی نمی‌توان آن‌ها را پیش‌بینی و گِردآوری کرد!.

بخاطر همین عدم قطعیت در بازارهای مالی و بخاطر عکس العمل‌های فیزیکی، روحی و روانی‌ای که یک انسان به شکل طبیعی در برابر محرک‌های محیطی از خود نشان می‌دهد موظف هستیم «قبل از» هر خرید یا سرمایه‌گذاری، ریسک آن معامله را بسنجیم. این دانش و مهارت به ما کمک می‌کند که با شناختِ خطراتِ پیشِ رو، تصمیم بهتری در خصوص انتخاب رمزارز، زمان خرید و میزان خرید داشته باشیم تا اگر زمانی بر خلاف تحلیلِ ما، بازار، ما را به سمت ضرر هدایت کرد، از قبل آن را شناسایی و برایش برنامه‌ریزی کرده باشیم. در این صورت، ضرر را با آغوش باز می‌پذیریم!، و به دنبال معامله بعدی می‌رویم بدون آنکه شوکه یا سورپرایز شده باشیم.

یکی از ضررهای پنهانی که بیش از ضررهای دیگر به ما آسیب می‌رساند، مشکلات روحی و روانی‌ای است که بعد از هر ضرر با آن مواجه می‌شویم. در این خصوص هم می‌بایست از مدت‌ها قبل با توجه به شناختی که از خود داریم، با تمرینات ورزشی، مِدیتِیْشِن، مطالعات و شاید جلسات روان شناختی و… هرچه بیشتر روی شخصیت و روح و روان خود مسلط شویم! به نظر من:

سلامتی جسمی، روحی و روانی، گران ترین و با ارزش ترین دارایی پورتفوی ما است. آنها را به خطر نیندازیم.مهدی بیک محمد لو

چرا در مدیریت ریسک ضعیف عمل می‌کنیم؟

معامله‌گری و سرمایه‌گذاری آسان نیست. اگر اینطور بود همه پولدار می‌شدند. در اینجا چند دلیل قدیمی وجود دارد که نشان می‌دهد که چرا معامله‌گران بدون رعایت قوانین مدیریت ریسک، پول خود را از دست می‌دهند. نکاتی برای کمک به شما برای بازگشت به اصول اولیه نیز آورده‌ام:

عدم دانش و آگاهی

بسیاری از معامله‌گران بدون درک کاملِ نحوۀ عملکرد بازار و آنچه برای موفقیت لازم است، وارد بازار می‌شوند. در نتیجه اشتباهات پرهزینه‌ای مرتکب می‌گردند و به سرعت پول خود را از دست می‌دهند.

مدیریت ریسک ضعیف

ریسک، بخش ذاتیِ هر شغل است و مدیریت موثر آن برای محافظت از سرمایه و به حداکثر رساندن شانسِ موفقیت بسیار مهم است. با این حال، بسیاری از معامله‌گران استراتژی مدیریت ریسک مشخصی ندارند و در نتیجه، در برابر زیان‌های بزرگ آسیب پذیرتر هستند.

تصمیم گیری احساسی

به راحتی می‌توان احساسات قوی را در حین معامله احساس کرد. با این حال، تصمیم گیری بر اساس احساسات به جای تجزیه و تحلیل منطقی می‌تواند دستورالعملی برای وقوع یک فاجعه باشد. بسیاری از معامله‌گران زمانی که احساسِ اشباع شدن، طمع یا ترس می‌کنند، تصمیمات ضعیفی می‌گیرند و این می‌تواند به زیان‌های قابل توجهی منجر شود.

عدم نظم و انضباط

معامله‌گری و سرمایه‌گذاریِ موفق مستلزمِ نظم و انضباط است، اما بسیاری از معامله‌گران تلاش می‌کنند تا در هر شرایطی فقط به یک برنامه پایبند باشند. این می‌تواند به ویژه زمانی چالش‌برانگیز باشد که بازار بی ثبات است یا معامله‌گر در حال فعالیت در بازار خرسی است. سیستمی برای خود ایجاد کنید که سازگاری با شرایط مختلف بازار در آن پیش‌بینی شده باشد!

معامله بیش از حد

بسیاری از معامله‌گران اشتباهِ «معامله بیش از حد» را مرتکب می‌شوند، به این معنی که معاملات زیادی را انجام می‌دهند و اجازه نمی دهند معاملات آنها به درستی انجام شود. این منجر به افزایش ریسک، کارمزدهای صرافی بیشتر و احتمال زیان بیشتر می‌شود. نوشتنِ واضحِ استراتژی‌ای که دوست دارید، می‌تواند به جدا کردن فرصت‌های خوب از فرصت‌های بی ارزش کمک کند.

فقدان استراتژی معاملاتی

یک استراتژی معاملاتی مجموعه‌ای واضح از قوانین و دستورالعمل‌هایی را ارائه می‌دهد که باید هنگام انجام معاملات از آنها پیروی کرد. بدون برنامه، معامله‌گران ممکن است تصمیمات تِکانِشی و لحظه‌ای بگیرند، که می‌تواند خطرناک باشد و اغلب منجر به ضرر شود.

عدم همراهی با داده‌ها و اطلاعات مهم

بازار و داده‌های رایج آن به طور مداوم در حال تغییر هستند، و برای معامله‌گران مهم است که با یادگیری و شناخت آخرین تحولات، به روز بمانند تا تصمیمات آگاهانه بگیرند.

عدم قطع سریع ضرر و زیان

هیچ معامله‌گری نمی‌تواند به طور کامل از ضرر کردن جلوگیری کند، اما نکته کلیدی این است که باید تأثیر آن را بر ارزش پورتفوی خود به حداقل برسانید. یکی از بهترین راه‌ها برای انجام این کار، جلوگیریِ سریع از ضرر و زیان در مواقعی است که بازار علیه تحلیل شما پیش می‌رود. با این حال، بسیاری از معامله‌گران برای مدت طولانی در معاملاتِ زیاندهِ خود، به امید برگشتِ روند، باقی می‌مانند و این می‌تواند منجر به زیان بیشتر از حد انتظار شود.

عدم به حداکثر رساندن معاملات برنده

همانطور که قطع سریع ضررها مهم است، به حداکثر رساندن معاملات برنده یا سودده نیز مهم است. بسیاری از معامله‌گران در انجام این کار شکست می‌خورند زیرا برنامه‌ای ندارند که به آنها بگوید چه زمانی و چگونه از معامله با سود خارج شوند. در نتیجه، ممکن است معامله خود را رها کنند و سود احتمالی را از دست بدهند و با بازگشتِ روند، به سمت نقطۀ سر به سر بازگردند یا حتی ضرر کنند.

عدم سازگاری

انطباق با شرایطِ متغیر بازار برای موفقیت در بازارهای مالی بسیار مهم است. معادلات تغییر می‌کنند، سود معاملات ناپدید می‌شود و دوباره ظاهر می‌شود، و زیربنای همه چیز دائماً در تلاطم است. یک روز یک استراتژی معاملاتی سود ثابتی ایجاد می‌کند، اما روز دیگر اینطور نیست. معامله‌گران برای کسب درآمد در درازمدت باید خود را با شرایط متغیر بازار وفق دهند، در غیر این صورت خطر خروج تدریجی از بازار، آنها را تهدید می‌کند.

به طور کلی، اکثر معامله‌گران به دلیل عدم آمادگی برای چالش‌های بازار، ضرر می‌کنند. معامله‌گران با آموزش خود، ایجاد یک استراتژی معاملاتی قوی و برنامه‌ریزیِ از قبل برای تصمیم گیری، می‌توانند شانس موفقیت خود را افزایش دهند و از دام‌های رایج در امان بمانند.

از طرف دیگر، بازارهای صعودی زمانِ خوش بینی و رشد هستند و می‌توانند فرصتی عالی برای دستیابی به سودهای قابل توجه باشند. با این حال، همانطور که در گام۹ توضیح دادم مهم است به یاد داشته باشید که روندها و از جمله بازارهای صعودی برای همیشه دوام نمی‌آورند، و بسیار مهم است که با احتیاط کافی به آنها نزدیک شوید و در عین حال مراقب اهداف بلندمدت خود باشید.

در اینجا چند نکته وجود دارد که باید هنگام برخورد با بازارهای صعودی به خاطر داشته باشید:

گرفتار جنون نشوید

مهم این است که منطقی و خونسرد باقی بمانید و از تصمیم گیری‌های تکانشی به خاطرِ دستاوردهای کوتاه مدت خودداری کنید. برای بررسی کامل معاملاتی که در نظر دارید وقت بگذارید. همیشه خوب است که روی گزینه‌هایی با اصول فاندامنتال و همچنین تکنیکال قوی تمرکز کنید.

مراقب ارزش گذاری‌ها باشید

در یک بازار صعودی، افزایش قیمت‌ها امری معمول است، اما گاهی اوقات به سطوحی می‌رسد که ممکن است توسط تحلیل فاندامنتالِ آن سهام یا ارز دیجیتال قابل توجیه نباشد. برای سرمایه‌گذاران، توجه به ارزش گذاری‌ها و اطمینان از قیمت مناسب سهم یا ارز دیجیتالی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌تواند بسیار مهم باشد.

برای برگشت آماده باشید

مانند همۀ چیزهای خوب، بازار گاوی نیز در نهایت به پایان می‌رسد. از این رو، آمادگی برای ریزش قیمت‌ها (مدیریت ریسک) ضروری است. همیشه خوب است که با استفاده از تکنیک‌هایی مانند تنوع‌بخشی به پورتفو و پوشش ریسک، ریسک را مدیریت کنید.

ریسک خود را کنترل کنید

طبیعی است که بخواهیم معاملاتی را که عملکرد خوبی دارند تا جای ممکن حفظ کنیم، اما مهم است که به یاد داشته باشیم که بازارهای صعودی در نهایت به پایان خود می‌رسند. اگر سود قابل توجهی به دست آورده‌اید، قبل از اینکه اوضاع به سرعت تغییر کند، آن را برداشت کنید. ممکن است دنبال کردنِ روند (Trailing) گزینه خوبی برای تضمین سود باشد که در ادامه همین گام آن را آموزش خواهم داد.

دیدگاه بلند مدت داشته باشید

معامله‌گری شبیه دوی ماراتن (استقامتی) است، نه دوی سرعت. بازارهای صعودی می‌تواند فرصتی عالی برای سود باشد، اما مهم است که در مورد اهداف خود چشم انداز بلندمدت  داشته باشید. اگر حرکات بزرگ را از دست داده‌اید، عصبانی نشوید و تصمیمات بد نگیرید. در این مسیر فرصت‌های جدیدتر و بیشتری برای کسب سود و به کارگیری مدیریت ریسک و هرآنچه آموخته‌اید وجود خواهد داشت.

بازارهای صعودی می‌توانند فرصت‌های خیلی خوبی را ارائه دهند، با این حال، باید با احتیاط و با اهدافِ شخصیِ از پیش تعریف شده با آنها برخورد کرد. نسبت ریسک به پاداش (Risk to Reward Ratio) در هر سرمایه‌گذاری یا معامله را محاسبه کنید و در نظر بگیرید. مراقب ارزش گذاری‌ها باشید و همیشه برای رکود آماده باشید.

اگر مایل بودید در مورد مدیریت ریسک بیشتر بدانید می‌توانید این مطلب را هم مطالعه بفرمائید:

نحوه پیاده‌سازی مدیریت ریسک موفق

با این مقدمۀ نسبتاً طولانی اکنون وقت آن رسیده که به پرسش اصلی این گام پاسخ دهیم:

چه موقع بیتکوین یا ارزهای دیجیتال را بفروشیم؟

به عنوان یک سرمایه‌گذار در بازار صعودی، بعد از خرید یک رمزارز در قیمتی مشخص، امیدواریم که قیمت آن رمزارز افزایش یابد. اما بیائیم واقع بینانه و منطقی فکر کنیم. ممکن است با وجود تمام تحلیل‌های طاقت فرسا، قیمت رمزارز پایینتر برود و ما را دچار زیان کند. پس با توجه به مطالبی که در مقدمۀ این گام عنوان شد، بهتر است ابتدا حد ضرر یا ِاستاپ لاس (Stop Level – Stop Loss – SL) را مدیریت کنیم.

حد ضرر به درصد

برخی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به منظور مدیریت ریسک، نهایتاً حاضر هستند تا چند درصد ضرر را بپذیرند. برای همین، بعد از خرید، بلافاصله یک سفارش فروش در قیمتی معادل چند درصد پایینتر از قیمت خرید را در صرافی ثبت می‌کنند (مثلاً 10% پایینتر). اگر یک معامله‌گر یا تِرِیْدِر (Trader) به طور مثال، 1 بیتکوین را در قیمت 20000 دلار خریده باشد، بلافاصله سفارش فروشِ 1 بیتکوین و به قیمت 18000 دلار را در صرافی ثبت می‌نمایند. (این نوع سفارش که سفارش حد ضرر یا استاپ اورْدِر Stop Order است به نحوی ثبت می‌شود که اگر قیمت بیتکوین به نزدیکِ 18000 رسید، آن وقت، فروش اتفاق می‌افتد (در مورد انواع سفارش گذاری در گام 20 آموزش خواهم داد).

در این مثال، اگر قیمت بیتکوین به 18000 دلار برسد، صرافی سفارشِ فروش را انجام می‌دهد و 1 بیتکوین را به قیمت 18000 دلار می‌فروشد و مبلغ 18000 دلار در حساب تریدر نمایان می‌شود. در این حالت این تریدر 2000 دلار ضرر کرده است. این میزان ضرر، برابر است با 10درصدِ 20000 دلاری که معامله‌گر قبلا برای خرید 1 بیتکوین هزینه کرده بود. (در محاسبات فوق، به منظور ساده‌سازی، هزینه کارمزد صرافی که از معامله‌گران دریافت می‌شود را منظور نکردم)

میزانِ 10% ضرر، به شکل تصادفی مورد توجه معامله‌گران قرار نگرفته بلکه با استفاده از یک سری محاسبات ریاضی به دست آمده. اگر شما 20000 دلار در پورتفوی خود داشته باشید و سپس 10% ضرر کنید، موجودی پورتفوی شما به 18000 دلار می‌رسد. حال به نظر شما چه مقدار باید تلاش کنید تا آن 2000 دلاری که از دست دادید برگردد؟ البته در اینجا میزان تلاش را می‌خواهیم با زبان ریاضی و به درصد محاسبه کنیم:

در حال حاضر، 18000 دلار داریم و باید 2000 دلار سودآوری داشته باشیم تا دوباره به نقطۀ سر به سر یا همان نقطه‌ای که قبلا در آن قرار داشتیم بازگردیم. این 2000 دلاری که نیاز داریم، در برابرِ 18000 دلاری که در پورتفو داریم، چند درصد است؟:

2000 / 18000 = 0.11

0.11 * 100 = 11%

طبق فرمول بالا، 2000 را تقسیم بر 18000 کردیم که برابر شد با 0.11 (یازده صدم). برای اینکه بتوانیم یک عدد را به درصد بیان کنیم، آن را در 100 ضرب می‌کنیم. در ادامه 0.11 را در 100 ضرب کردیم و به عدد 11 رسیدیم که همان 11درصد (11%) است.

تا اینجا متوجه شدیم که اگر در یک معامله، 10% ضرر کنیم، در معامله یا معاملات بعدی، باید بتوانیم 11% سود کنیم تا دوباره برگردیم سر جای اول! تعجب کردید؟

فرض کنید که همان 20000 دلار را داشتیم و اینبار 50% ضرر کردیم. یعنی 50% یا نیمی از پولمان رفت! در این حالت، دارایی ما از 20000 دلار به 10000 دلار کاهش می‌یابد. دوباره طبق فرمولی که یاد گرفتیم می‌خواهیم محاسبه کنیم که در ادامه چند درصد باید سود کنیم تا به نقطه سر به سر بازگردیم.

پس در حال حاضر، 10000 دلار داریم و باید 10000 دلار سودآوری داشته باشیم تا دوباره به نقطۀ سر به سر یا همان نقطه‌ای که قبلا در آن قرار داشتیم بازگردیم. این 10000 دلاری که نیاز داریم، در برابرِ 10000 دلاری که در پورتفو داریم، چند درصد است؟:

10000 / 10000 = 1

1 * 100 = 100%

در اینجا نیز متوجه شدیم که اگر در یک معامله، 50% ضرر کنیم، در معامله یا معاملات بعدی، باید بتوانیم 100% سود کنیم تا دوباره برگردیم سر جای اول! تعجبتان بیشتر شد؟

همانطور که می‌بینید هر اندازه، ضرر بیشتر شود، جبرانش سختتر می‌گردد. پس در حالت کلی اگر حتی هیچ استراتژی‌ای برای مدیریت ضرر نداشتیم، هیچگاه اجازه نمی دهیم، ضرری بیش از 10% نصیبمان شود. البته بعضی افراد باتوجه به اینکه ریسک پذیری کمتری دارند می‌توانند نهایتاً 5% ضرر را برای خود در نظر بگیرند.

در جدول زیر می‌توانید ببینید که به ازای هر میزان ضرر، باید چه میزان سود کنیم تا جبران شود و فقط برگردیم به ایستگاه اول:

جدول جبران ضرر
جدول جبران ضرر

برداشت سود از طریق جابجا کردن حد ضرر یا استاپ تریلینگ Stop Trailing

تا اینجا یاد گرفتیم که اگر به طور مثال، 1 بیتکوین را در قیمت 20000 دلار خریده باشیم، می‌توانیم بلافاصله سفارش حد ضرر در قیمت 18000 دلار را در صرافی ثبت نمائیم. حال فرض کنیم که قیمت بیتکوین بالا رفت و به 24000 دلار رسید. آیا فکر می‌کنید، نیازی است که سفارش فروش در قیمت 18000 دلار همچنان در صرافی باقی بماند؟

بله درست پاسخ دادید. دیگر نیازی به سفارش فروش با ضرر و آن هم در قیمت 18000 دلار نداریم چون بازار در جهت تحلیل ما و به شکل صعودی رشد کرده است. حال که قیمت بیتکوین به 24000 دلار رسیده، می‌توانیم سفارش فروش 18000 دلاری را لغو یا کَنسِل Cancel کنیم و اینبار سفارش حد ضرر یا همان استاپ را روی قمیت 20000 دلار (نقطه سر به سر) یا حتی بالاتر مثلاً در قیمت 21000 دلار (با کمی سود) در صرافی ثبت کنیم تا اگر به هر دلیلی، قیمت بیتکوین از 24000 دلار به سمت پایین سقوط کرد، از قبل، یک سفارش فروش در قیمت 20000 یا 21000 داشته باشیم.

در مدیریت ریسک معاملات، به این جابجاییِ حد ضرر و دنبال کردنِ روند، استاپ تِرِیْلینگ (Stop Trailing) می‌گویند. همانطور که مشاهده می‌کنید، بعد از جابجاییِ استاپ، معاملۀ خریدمان دیگر در معرض ریسکِ ضرر نمی باشد چون حتی اگر قیمت بیتکوین از 24000 دلار به سمت پایین سقوط کند، در قیمت 20000 یا 21000 می‌فروشیم. در حقیقت ما با این کار (استاپ تریلینگ)، معاملۀ خود را بدون ریسک یا ریسک فری Risk-Free کرده‌ایم.

اینکه استاپ را چه موقعی تِرِیْل یا جابجا کنیم و یا اینکه در چه قیمتی قرار دهیم، مانند سایر مباحث این وبسایت، نیازمند آموزش تخصصی است. اما یکی از استراتژی‌هایی که می‌توان در مثال بالا به کار برد این است که استاپ را 10% پایینتر از قیمت فعلی قرار دهیم. اگر قیمت فعلی که 24000 دلار بود را در نظر بگیریم پس استاپ را می‌توانیم در قیمت 21600 دلار قرار دهیم:

24000 – 10% = 21600

یک استراتژی دیگر این است که بعد از هربار واکنشِ مثبتِ قیمت به حمایت، استاپ را یک سوئینگ بالاتر بیاوریم. در تصویر زیر فرض کنید بیتکوین را در قیمتِ کلوزِ کندلِ سبزِ نقطۀ 3 و قیمت حدوداً 20200 دلار خریداری و سپس بلافاصله استاپ (حد ضرر SL) را در 10% پایینتر و در قیمت 18180 دلار در صرافی ثبت کرده باشیم.

در ادامه بعد از واکنشِ مثبتِ قیمت به حمایت در نقطه 4، می‌توانیم استاپ را تا کمی پایینتر از همان سوئینگِ 4 یعنی حدوداً در قیمت 20400 بالاتر بیاوریم و معامله خود را از اینجا به بعد ریسک فری کنیم. در ادامه و پس از واکنش مثبت به حمایت در نقطه 5، می‌توانیم استاپ را تا زیر سوئینگ 5 یعنی حدوداً در قیمت 22400 بالاتر بیاوریم و به همین ترتیب ادامه دهیم. در تصویر زیر با شکسته شدن حمایت در نقطه 6 حتی اگر در ادامه به قیمت‌های پایینتر هم سقوط کند، ما یک سفارشِ استاپ در قیمت 22400 از قبل در صرافی داریم. با فرض اینکه قیمت پایین بیاید و در قیمت 22400، بیتکون‌های خریداری شده را بفروشیم، چقدر سود کرده‌ایم؟ پاسخ را در قسمت دیدگاه‌های پایین همین صفحه بنویسید یا برایم ایمیل بفرمائید: ask@mahdibml.com

استاپ تریلینگ
استاپ تریلینگ
هشدار مهم

تاکید می‌کنم که مثال‌ها و اعداد و درصدهایی که در گام‌ها و مطالب این وبسایت می‌بینید ممکن است برای تمام حالت‌های بازار و برای همه افراد،ظ خروجی یکسانی نداشته باشد و هر شخص باید استراتژی معاملاتی متناسب با خود را طراحی کند.

برداشت سود به درصد

بعد از کلی صحبت در خصوص ضرر، نوبت به سود می‌رسد. یکی از مواقعی که می‌توانیم از معاملۀ خرید خارج شویم، زمانی است که رشد قیمت در حدِ درصدی باشد که از قبل برای آن برنامه‌ریزی کرده بودیم. به طور مثال اگر بیتکوین را در قیمت 20000 دلار خریده باشیم و سفارشِ حد ضرر هم مطابق مثال قبل در صرافی ثبت کرده باشیم، اکنون نوبت آن رسیده که سفارشِ برداشت سود یا تِیْک پِرافیت (Take Profit – TP) را در صرافی ثبت کنیم. فرض کنید به دنبال سودی 25درصدی هستیم. پس 25% بالاتر از قیمت خرید را محاسبه می‌کنیم:

20000 + 25% = 25000

در نتیجه یک سفارش فروش در قیمت 25000 دلار در صرافی ثبت می‌کنیم و منتظر می‌مانیم ببینیم که بازار، ما را به سمت SL می‌برد یا TP. با کسب دانش و تجربه کافی و مداومت در تحلیل و کار و تلاش شبانه روزی، حتماً اغلب موارد به سمت TP خواهیم رفت.

فروش با دلیل تکنیکال

اگر به یاد داشته باشید در گام 11 سیگنال‌های ورود یا خرید در نقاط 3 و 4 و 5 را بررسی کردیم. تا وقتی قیمت‌ها در امتداد یک حمایت یا ترندلاینِ صعودی در حال رشد باشد، برای یک سرمایه‌گذار یا معامله‌گرِ صعودی مطلوب است، اما به محض شکسته شدن ترندلاین یا همان BO این احتمال وجود دارد که صعود قیمت دیگر ادامه نداشته باشد. پس یکی از شرایط و مواقعی که می‌توان برای فروش در نظر گرفت، شکسته شدن حمایت یا ترندلاین صعودی است که در شکل زیر در نقطه 6 اتفاق افتاده است. انواع شرایط تکنیکال دیگر هم برای فروش قابل طراحی است اما در اینجا ساده‌ترین آن‌ها را مثال زدم.

سیگنال خرید در روند صعودی
سیگنال خرید در روند صعودی

فروش با دلیل فاندامنتال

ممکن است قیمت رمزارز خریداری شده در حال رشد باشد اما اخباری مبنی بر تغییرات گسترده در تیم پروژه و مخصوصاً وایت پیپر، نقشه راه یا توکنومیکسِ آن رمزارز به گوش برسد که دیگر نتواند شرایط استراتژی و تحلیل فاندامنتال شما برای انتخاب یک رمزارزِ با ثبات را پوشش دهد. در نتیجه شما تصمیم می‌گیرید آن رمزارز را بفروشید و به خرید رمزارز دیگری فکر کنید. در برخی از رمزارزها دلایل مختلفی از جمله:

  • تغییر در تیم پروژه
  • تغییر در وایت پیپر
  • تغییر در نقشه راه
  • تغییر در توکنومیکس
  • ورود رقبای جدید
  • عدم توانایی تیم پروژه در محقق کردن برنامه‌های اعلامی در نقشه راه
  • عدم توانایی در انجام تعهدات مالی در قبال مشتریان
  • کیفیت پایین روابط عمومی، اطلاع رسانی، پشتیبانی و پاسخگویی پروژه
  • کیفیت پایین پشتیبانی فنی پروژه
  • عدم پیشرفت پروژه
  • ورشکست شدن شرکت سرمایه‌گذار در رمزارز مورد بررسی (مانند آنچه برای آلامِدا و متعاقباً سولانا و FTT اتفاق افتاد)

و یا دلایل فاندامنتال دیگر، سیگنال‌هایی برای فروش به حساب می‌آیند. پس همزمان با تمرکز روی معاملات خود می‌بایست نیم نگاهی هم به اخبارِ رمزارزها و پروژه‌های بلاکچینی‌ای که در آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌ایم داشته باشیم.

فروش با دلیل کلان

یکی دیگر از دلایل بنیادی می‌تواند بحران‌های کلان اقتصادی در سطح جهان باشد. همانطور که در گام 7 آموزش دادم، بحران‌های اقتصادی می‌توانند دلیلی برای خروج افراد از بازارهای پر ریسک مانند بازار بورس و بازار کریپتو باشد. در این شرایط، اولویتِ مردم، گذراندن این بحران است و خیلی کمتر و سختتر از گذشته تمایل به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های پر ریسکی مثل رمزارزها و حتی بازار سهام (بورس) دارند و برای همین، تقاضا برای رمزارزها به شدت پایین می‌آید و این کاهش تقاضا منجر به کاهش قیمتِ تقریباً همۀ رمزارزها می‌گردد. در چنین شرایطی سیگنال فروش برای تمام بازار و تمام رمزارزهای سبد سرمایه‌گذاری ما وجود دارد. البته اگر بتوانیم بحران‌ها را به درستی مدیریت کنیم، می‌توانیم سوددهی پورتفوی خود را حتی در دوره بحران نیز حفظ کنیم.

 

در گام 13 به آخرین پرسش اساسی در تنظیم یک استراتژی معاملاتی و سرمایه‌گذاری پاسخ دادیم: چه موقع یک رمزارز را بفروشیم؟

در گام‌های بعد کمک می‌کنم تا به شکل عملی یک کیف پول ارز دیجیتال بسازید و اولین رمزارزهای خود را دریافت و ارسال کنید یا بخرید و بفروشید.

امیدواریم از این گام بهره لازم را برده باشید. لطفاً هر گونه سوالی را در قسمت دیدگاه‌های پایین همین صفحه یا از طریق ایمیل برای من ارسال کنید: ask@mahdibml.com

دیدگاهتان را بنویسید

نوشتن نام، ایمیل یا وب سایت در قسمت پایین دیدگاه، اختیاری است.

دکمه بازگشت به بالا