جنبش بی سیم غیرمتمرکز DeWi
Decentralized Wireless Movement

موارد کلیدی
- (ارتباطاتِ) بیسیمِ غیرمتمرکز (Decentralized Wireless – DeWi) با تشویق اپراتورها برای استقرار و نگهداری سختافزار مخابراتی در ازای پاداشهای از نوع رمزارز (توکن یا کوین)، تصمیم دارد انقلابی در نحوه ساخت، بهرهبرداری و مالکیت شبکههای ارتباطی ایجاد میکند.
- شبکههای DeWi به دلیل کاهش هزینه های سرمایه ایِ بلندمدت (Capital Expenditures – CapEx) و هزینه های عمیلاتیِ جاری (Operational Expenditures – OpEx)، نسبت به اپراتورهاd ی مخابراتیِ قدیمی، توجیه اقتصادی بهتری در حوزه کسب و کار دارند. DeWi همچنین هزینه های مجوز شبکه رادیویی و هزینه های نرخ ثابت را برای کاربران نهایی حذف می کند.
- از اکتبر 2022، بیش از 14 شبکه DeWi (شامل شبکه های تلفن همراه، اینترنت اشیاء (IoT)، وای فای (WiFi) بلوتوث و شبکه ههای ترکیبی) وجود دارد که توسط اکوسیستمی از توسعه دهندگان سازمانی، ارائه دهندگان خدمات و بازارگاهها پشتیبانی می شوند.
- یکی از فوریترین فرصتها برای DeWi، بازار تلفن همراه 5G است که هلیوم (Helium) و Pollen Mobile پیشتاز این حرکت رو به جلو هستند.
پیشرفتهای تکنولوژیکی در زیرساختهای سختافزاری و مخابراتی در چند دهه گذشته، دنیایی ابَر متصل را ایجاد کرده است که در آن هر روز 2.5 کوئینتیلیون (هزار به توان 6 یا 1018) بایت داده ایجاد میشود. به لطف تلفنهای همراه، امروزه 66 درصد از جهان از اینترنت استفاده میکنند در حالی که در سال 2000، 7 درصد از آن استفاده میکردند. با افزایش اتصال و دسترسی به اینترنت در سراسر جهان، میزان دادههای ایجاد شده همچنان افزایش مییابد.
ظهور فناوریهای جدید – وسایل نقلیه خودران، اینترنت اشیا (دستگاههایی با حسگرهای متصل به اینترنت)، شهرهای هوشمند، و محیطهای واقعیت گسترده – منجر به افزایش تقاضای جهانی برای شبکههای پهن باندِ بالاتر و تاخیر کمتر شده است. با این حال، اپراتورهای شبکه بیسیم سنتی (TradWi) نمیتوانند با این افزایش تقاضا سازگاری داشته باشند.
نسل جدیدی از کابوی های مخابراتی در حال پیشروی در جنبش بی سیم غیرمتمرکز (DeWi) هستند. این گاوچران ها روشی جایگزین برای استقرار و راه اندازی شبکه ها با استفاده از پروتکل های مبتنی بر اقتصاد رمزارزها ارائه می دهند. شبکه های بی سیم نسل بعدی را می توان با استفاده از توانایی های هماهنگی فناوری بلاکچین راه اندازی کرد. به جای ایجاد یک پخش کننده مخابراتیِ متمرکز و یک شبکه بی سیم، میلیون ها فرد مستقل می توانند برای استقرار و بهره برداری از سخت افزارها و زیرساخت های بی سیم، به شیوۀ بلاکچین، بدون نیاز به اعتماد به نهادی مرکزی، بدون نیاز به اخذ مجوز و به شکلِ از پیش برنامه نویسی شده، با هم هماهنگ و همراه شوند.
پیشینه صنعت مخابرات
استقرار شبکه های بی سیم به دلیل هزینه های سرمایه ای قابل توجه (CapEx) و هزینه های عملیاتی (OpEx)، لجستیک پیچیده و موانع نظارتی، از لحاظ تاریخی نیازمند کارهای پیچیده و سنگین از سوی شرکت های بزرگ بوده است. این منجر به انحصار و کنترل تعداد انگشت شماری از شرکت ها بر ساختار و شرایط قیمت گذاری برای کاربر نهایی گردیده و به طور موثر بازار آزاد حذف شده است. در ایالات متحده، تنها سه شرکت – AT&T، Verizon و T-Mobile – در حدود 98.9 درصد از بازار بی سیم را تشکیل می دهند. در سه ماهه دوم سال 22، این شرکت ها در مجموع 270 میلیارد دلار درآمد سالانه تولید کردند.
به طور سنتی، تقریباً هر 10 سال، شرکت های مخابراتی (تلکو Telco) شبکه های بی سیم جدیدی را مستقر می کنند. این فرآیند شامل موارد زیر است:
- تولید ده ها میلیارد دلار بدهی برای تامین مالی CapEx و OpEx
- خرید مجوزهای مخابراتی از دولت
- قرارداد با سازندگان برای ساخت سخت افزار اختصاصی
- یافتن مالکانی که مایل به میزبانی برج ها و رادیوها هستند
- بسیج هزاران تکنسین میدانی برای نصب و نگهداری تجهیزات پیچیده
برهم زدن یک صنعت خواب آلود تریلیون دلاری
عصر دیجیتال امروز منجر به یک بازار جهانی مخابراتی 1.7 تریلیون دلاری شده است که انتظار می رود با نرخ رشد مرکب سالانه 5.4٪ (Compound Annual Growth Rate – ژAGR) رشد کند. انتظار می رود تا سال 2028، بازار جهانی مخابرات به 2.7 تریلیون دلار برسد. با این حال، فقدان رقابت، نارضایتی عظیم مشتریان، و تقاضای مداوم برای اتصال پهنای باند بالاتر با سرعتهای بالا، صنعت را با اختلال مواجه کرده است.
مدل سنتیِ از بالا به پایین برای ساخت شبکهها، برای ساخت شبکههای بیسیمِ نسل بعدی نامناسب است. شبکههای بیسیم جدید – مانند 5G – به طور قابلتوجهی به رادیو و آنتن بیشتری نسبت به شبکههای نسل قدیمی نیاز دارند، که از نظر اقتصادی برای شرکتهای مخابراتی امکانپذیر نیست. علاوه بر این، مدل مخابراتی قدیمی به طور سنتی برای پوشش مناطق پرجمعیت بهینه شده است و بسیاری از مناطق روستایی کم جمعیت تر را بدون پوشش کافی باقی میگذارد. اگر کسی در منطقه ای بدون پوشش مناسب زندگی می کند، با تکیه بر مخابرات سنتی TradWi کار زیادی نمی توان انجام داد.
با مدل استقرار دسترسیِ بازِ DeWi، شبکه های DeWi می توانند تراکم بی سیم را در جایی که از نظر مالی برای ارائه دهندگان TradWi امکان پذیر نیست، اضافه کنند. DeWi همچنین به افراد قدرت میدهد تا اتصال خود را بهبود بخشند. به عنوان مثال، صاحب یک رستوران با اتصال ضعیف می تواند تجهیزات DeWi خود را مستقر کند و مشکل اتصال خود را برای خود و مشتریانش حل کند. در حالی که بسیار بعید است که DeWi به طور کامل جایگزین شبکه های TradWi شود، این دو می توانند با یکدیگر همزیستی کنند و یک رابطه همزیستی داشته باشند.
اکنون چرا دی وای DeWi؟
طی چند سال گذشته، صنعت مخابرات دستخوش سه تغییر عمده شده است که امروز پذیرش DeWi را ممکن است: ای سیم eSIM ها (سیم کارت های الکترونیک) به جریان اصلی تبدیل می شوند، باز شدن فرکانس های بی سیم، و پیشرفت فناوری بلاک چین و سخت افزار بی سیم.
eSIM به جریان اصلی تبدیل می شود
ماه گذشته، اپل، آیفون 14 را با یک تفاوت عمده عرضه کرد: دیگر اسلات فیزیکی سیم کارت وجود ندارد. جدیدترین آیفون از جایگزین دیجیتالی به نام eSIM استفاده می کند که می تواند با اسکن یک کد QR راه اندازی شود. این یک پیشرفت قابل توجه برای شبکه های سلولی DeWi است زیرا هزینه هایتغییر اوپراتور را به نزدیک به صفر کاهش می دهد. علاوه بر این، از آنجایی که آیفون 14 دارای 6 اسلات eSIM است، کاربران می توانند علاوه بر سیم کارت سنتی اپراتور فعلی خود، یک سیم کارتِ الکترونیکِ دی وای نیز نصب کنند و از هر دو شبکه تلفن همراه استفاده کنند.
در سال 2021، تخمین زده شد که 350 میلیون دستگاه با قابلیت eSIM در سراسر جهان ارسال شده است. تا پایان این دهه، پیشبینی میشود که حدود 14 میلیارد دستگاه با قابلیت eSIM وجود داشته باشد. تصمیم اخیر اپل برای رفتن به مسیر eSIM احتمالاً این روند را تسریع خواهد کرد.
باز شدن طیف های بی سیم
طیف به فرکانسهای رادیویی اشاره دارد که سیگنالهای بیسیم روی آن گذر میکنند. در ایالات متحده، طیف توسط کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) نظارت می شود و به دو نوع تقسیم می شود: دارای مجوز و بدون مجوز.
طیف دارای مجوز توسط FCC به بالاترین پیشنهاد دهنده به حراج گذاشته می شود، به این معنی که توسط اپراتورهای شبکه خاص به منظور استفاده انحصاری خریداری شده است. در طول عمر این حراجها، بیش از 250 میلیارد دلار از فروش مجوز طیف به خزانهداری ایالات متحده پرداخت شده است. این قسمتی از همان هزینه هایی است که شرکت های مخابراتی به مصرف کنندگان منتقل کرده اند.
از سوی دیگر، طیفهای بدون مجوز برای همه در دسترس است. WiFi، بلوتوث، و LoRaWAN طیف های بدون مجوز هستند.
باند خدمات رادیویی پهن باندِ شهروندان (CBRS) قبلاً فقط برای استفاده توسط نیروی دریایی ایالات متحده در دسترس بود. با این حال، در سال 2020، FCC اجازه استفاده عمومی از باند CBRS را صادر کرد. این مهم است زیرا به تازه واردان اجازه می دهد تا شبکه های 5G را بدون نیاز به دریافت مجوزهای طیف گران قیمت راه اندازی کنند.
در سال 1985، FCC اساساً با باز کردن باند طیف WiFi برای استفاده عمومی، نحوه ارتباط و کار انسان را تغییر داد و به هر کسی اجازه می داد تا یک روتر WiFi بخرد و اتصال بی سیم خود را ایجاد کند. این امکان وجود دارد که CBRS بتواند شبکه های سلولی را به همان روشی که WiFi برای اتصال به اینترنت انجام داد، متحول کند.
پیشرفت در فناوری و سخت افزار بلاکچین
انسان ها انگیزه محور هستند. با این حال، قبل از بلاکچین، تسهیل هماهنگی در مقیاس بزرگ بین افراد در سطح جهانی بسیار دشوار بود. اکنون، با استفاده از پروتکلهای اقتصاد رمزنگاری شده، میتوان افراد را تشویق کرد تا در جهت یک هدف مشترک به روشی بدون نیاز به اعتماد و به شکلِ از قبل برنامهریزی شده کار کنند.
علاوه بر این، پیشرفت در فناوری بی سیم، سخت افزار را مقرون به صرفه تر و در دسترس تر کرده است. سختافزار Plug-and-Play مشارکت افراد عادی در استقرار سختافزار DeWi را آسان میکند.
جنبش دی وای DeWi
عصر جدیدی از نوآوری پدیدار شده است که از مشوق های توکنیزه شده برای توسعه شبکه های زیرساخت فیزیکی در دنیای واقعی استفاده می کند. این دسته تحت عناوین اثبات کار فیزیکی (Proof of Physical Work – PoPW)، شبکههای زیرساخت فیزیکی با مشوق های توکنی (Token Incentivized Physical Infrastructure Networks – TIPIN) یا EdgeFi شناخته میشود.
Escape Velocity، صندوقی که بر سرمایهگذاری در شبکههای زیرساخت غیرمتمرکز اهتمام دارد، فضای زیرساخت فیزیکی را به بخشهای زیر تقسیم کرده است: شبکههای بیسیم غیرمتمرکز (DeWi)، شبکههای حسگر، شبکههای سرور و شبکههای انرژی. با وجود پتانسیل این شبکه ها، بخش DeWi اولین توجه را به خود جلب کرده است.
DeWi قصد دارد با تشویق اپراتورها برای استقرار و نگهداری سخت افزار مخابراتی در ازای پاداش های توکنی، شیوه ساخت، بهره برداری و مالکیت شبکه های ارتباطی را متحول کند. با توزیع هزینه های مربوط به ساخت و نگهداری یک شبکه بین شرکت کنندگانِ طرف عرضه، یک روش مقرون به صرفه تر برای راه اندازی شبکه کشف می شود.
داستان اصلی DeWi
در جولای 2019، هلیوم با شبکه LoRaWAN خود که برای پیشبرد اینترنت اشیا (IoT) طراحی شده بود، پیشگام جنبش DeWi بود. هلیوم از طریق موفقیت شبکه LoRaWAN خود که از 15000 هات اسپات در ژانویه 2021 به بیش از 900000 هات اسپات امروزی رسیده است نشان داده است که می توان از مشوق های توکنی برای ایجاد شبکه های زیرساختی توزیع شده استفاده کرد. شبکه LoRaWAN هلیوم به عنوان بزرگترین شبکه اینترنت اشیا در جهان است که در بیش از 182 کشور فعال است.
اخیراً، Nova Labs – شرکت سازنده هلیوم – چشم انداز خود را برای تبدیل هلیوم به یک پلت فرم غیرمتمرکز اعلام کرد که در آن هر نوع شبکه مخابراتی می تواند مستقر شود. این تغییر استراتژیک، هلیوم را به شبکهای از شبکهها تبدیل کرد، جایی که همان فرآیندی که شبکه LoRaWAN را قادر میسازد به سرعت مقیاسپذیر شود، میتواند در انواع شبکههای متعدد دیگر از جمله 5G، WiFi، VPN و CDN تکرار شود.
بخش DeWi
با موفقیت شبکه LoRaWAN هلیوم، پروژههای زیادی برای راهاندازی شبکههای DeWi جدید با استفاده از مدل مشابه هلیوم الهام گرفته شد. امروزه بیش از 14 شبکه DeWi از جمله شبکه های سلولی، WiFi، LoRaWAN، بلوتوث و شبکه های ترکیبی وجود دارد.
- شبکه های 5G (موبایلی): دو بازیگر برجسته در این دسته، شبکه های هلیوم 5G و Pollen Mobile هستند که از طیف CBRS که اخیرا دیگر بی نیاز از مجوز شده است استفاده می کنند. فرصت بازار موبایل در مقایسه با سایر اندازههای بازار شبکه بزرگترین فرصت است.
- شبکههای WiFi: هدف شبکههای WiFi DeWi ایجاد یک شبکه WiFi مشترک جهانی است که هر کسی میتواند با هزینه کم به آن متصل شود. WayRu و WiFi Dabba دو پروژه در مراحل اولیه ساخت این دسته هستند.
- شبکه های LoRaWAN (IoT): LoRaWAN (شبکه وسیع برد بلند) یک پروتکل ارتباطی بی سیم دوربرد و کم مصرف است و برای انتقال بسته های داده کوچک – مانند داده های حسگر – در فواصل طولانی مناسب است، که آن را به شبکه ای برای دستگاه های IoT تبدیل کرده است. علاوه بر هلیوم، Foam و Mesh+ در این دسته قرار دارند.
- شبکههای بلوتوث: شبکههای کمانرژی بلوتوث برای موارد استفاده کم مصرف و برد کم مناسب هستند. Nodle یک شبکه مش بلوتوث است که از گوشیهای هوشمند و روترهای بلوتوث کم انرژی برای اتصال دستگاههای IoT به اینترنت استفاده میکند.
- شبکههای ترکیبی: شبکههای ترکیبی فناوریهای بیسیم مختلف را در یک راهحل واحد برای ارائه اتصال به اینترنت غیرمتمرکز ترکیب میکنند. Althea و World Mobile Token دو نمونه از این موارد هستند
.
مدل چگونه کار می کند
شبکههای DeWi از یک مکانیسم توزیع توکن جدید استفاده میکنند که به شرکتکنندگان برای تکمیل کار قابل تأیید در دنیای واقعی پاداش میدهد. این سیستم تشویقی مسئول چرخ اقتصادی است که به شبکه اجازه می دهد بدون یک موجودیت متمرکز تامین مالی شود.
چرخ اقتصادی با ارائه پاداش به کاربران برای دستیابی و استقرار سخت افزار شبکه آغاز می شود:
- اپراتورهای سختافزار برای خرید و استقرار یک هات اسپات یا سخت افزار رادیویی و حفظ آن، با پاداشهای توکنی تشویق میگردند. این جوایز به عنوان یارانه ای برای اپراتورها عمل می کند و به آن ها اجازه می دهد بلافاصله بازده سرمایه گذاری سخت افزاری خود را شروع کنند. این جوایز معمولاً قبل از اینکه شبکه شروع به دریافت آبونمان از مصرف کننده نهایی یا همان متقاضیانِ خدمات کند از مشارکتکنندگان در ساخت شبکه حمایت میکنند.
- با رشد شبکه بی سیم، اپراتورها و سازندگان محصول بیشتری جذب شبکه می شوند. علاوه بر این، اقتصاد کسب و کار بهبود یافته DeWi (در مقایسه با TradWi) و یارانه توکنی به اپراتورهای سخت افزاری، به پروتکل اجازه می دهد تا نرخ انتقال داده ارزان تری را ارائه دهد و به جذب کاربران نهایی کمک کند.
- هنگامی که پوشش شبکه به اندازه ای بزرگ شود تا کاربران نهایی را متقاعد و تشویق کند که برای انتقال داده ها از طریق شبکه هزینه پرداخت کنند، درآمد اپراتورهای سخت افزاری به طور قابل توجهی افزایش می یابد. علاوه بر یارانه شبکه، اپراتورها بر اساس میزان داده هایی که از طریق سخت افزار آنها جریان می یابد، کارمزد دریافت می کنند. این مکانیسم اقتصادی یک حلقه بازخورد ایجاد می کند که در نهایت اپراتورهای سخت افزاری و سرمایه گذاران بیشتری را جذب می کند.
- ارزش معمولاً از طریق مدل معادلۀ سوزاندن-تولیدِ توکن (Burn-and-Mint Equilibrium – BME) یا مدل کار-توکن به دست میآید. در حالی که وقتی عرضه از طریق مدل BME سوزانده میشود یا توسط ارائهدهندگان خدمات از طریق مدل کار-توکن استیک میشود و در نتیجه سودمندی شبکه افزایش مییابد، قیمت توکن از نظر تئوری باید افزایش یابد. افزایش قیمت توکن به سمت جذب اپراتورهای سخت افزاری بیشتر باز می گردد و یک چرخه منصفانه ایجاد می کند.
اثر شبکه ایِ ایجاد شده توسط چرخ اقتصادی DeWi اساساً مشکل شروع سرد (مشکلِ چگونگی شروع و گسترش اثر شبکه ای) را حل می کند. با استفاده از پاداشها، یک پروتکل میتواند مشارکتکنندگان را برانگیزد تا طرف عرضه یک شبکه را تا جایی راهاندازی کنند که پوشش آن برای استفاده کاربر نهایی به اندازه کافی بزرگ باشد. این به پروتکل ها اجازه می دهد تا شتاب اولیه مورد نیاز برای به دست آوردن پذیرش و رقابت با مخابرات متمرکز را ایجاد کنند. در ازای ایجاد سمت عرضه یک شبکه، اپراتورها سهام مالکیت شبکه را دریافت می کنند که آنها را تشویق می کند تا موفقیت آن را ببینند.
مدل استقرار شبکه قدیمی در مقابل مدل DeWi
روش DeWi برای استقرار شبکه ها به طور قابل توجهی نسبت به مدل قدیمی بهبود می یابد. بزرگترین مزیت DeWi نسبت به استقرار شبکه TradWi کاهش CapEx و OpEx است. ساخت شبکهها به روش قدیمی مستلزم آن است که یک نهاد متمرکز دهها میلیارد دلار برای دریافت مجوزهای طیف، خرید سختافزار اختصاصی قفل شده برای اپراتور، اجاره زمین برای استقرار، پرداخت هزینه به هزاران تکنسین میدانی برای نصب و نگهداری تجهیزات عظیم هزینه کند. زیرساخت بَکاِند برای برنامهریزی، نصب، صورتحساب و پشتیبانی مشتری. و هزینه ها در نهایت به مصرف کننده منتقل می شود.
با استفاده از روش دی وای، هزینه های CapEx و OpEx از طریق اپراتورهای فردی که در شبکه مشارکت دارند، جمعسپاری میشوند. اپراتورها سختافزاری را خریداری میکنند که میتوان آنها را با تلاش کمی نصب کرد. برای مثال، راه اندازی یک هات اسپات LoRaWAN به آسانی وصل کردن کابل های شبکه و برق به دستگاه است که کمتر از پنج دقیقه طول می کشد. از سوی دیگر، تجهیزات مخابراتی موبایلی برای افراد عادی کمی پیچیدهتر هستند و برای نصب به زمان و دانش فنی بیشتری نیاز دارند.
در دی وایِ غیرمترمکز ، اپراتورها میتوانند سختافزار خود را در املاکی که دارند قرار دهند و هرگونه هزینههای املاک و مستغلات را حذف کنند. مدل متمرکز، اپراتورها باید به صاحب زمین یا ملک، مبلغی پرداخت کنند. با این حال، DeWi به اپراتورها اجازه می دهد تا بر اساس درآمد تولید شده توسط هر دستگاه سخت افزاری، قراردادهای تقسیم درآمد خودکار را امضا کنند (). این برخلاف استقرار TradWi است که در آن اپراتورها باید هزینه ثابتی را به صاحبخانه بپردازند. مدل اشتراک درآمد DeWi نه تنها کارآمدتر است، بلکه به صاحبان املاک و مستغلات اجازه میدهد تا درآمد سختافزار موجود در املاک خود و در نتیجه سهم درآمدی خود را تأیید کنند.
به طور خلاصه، DeWi می تواند از طریق کاهش CapEx و OpEx و حذف هزینه های طیف و هزینه های نرخ ثابت برای کاربران نهایی، به توجیه اقتصادی بهتر نسبت به TradWi دست یابد.
وضعیت اکوسیستم DeWi
تولید کنندگان سخت افزار
در ابتدا، Nova Labs اولین تولید کننده ماینر های LoRaWAN بود که توانست شبکه هلیوم را راه اندازی کند. با این حال، هدف Nova Labs هرگز وارد شدن به تجارت سخت افزار نبود. سرانجام، در ژانویه 2021، هلیوم HIP19 را تصویب کرد، که به جامعه هلیوم اجازه داد تا تولیدکنندگان دیگر را برای تولید و فروش سخت افزار از طریق فرآیند حاکمیت پروتکل تأیید کنند. این نه تنها شبکه را غیرمتمرکزتر کرد، بلکه به رشد سریع آن کمک کرد.
امروزه بیش از 65 تولید کننده سخت افزار هلیوم وجود دارد که تعدادی از بازیکنان برتر در نقشه اکوسیستم بالا مشخص شده اند. بسیاری از سازندگان سخت افزار هلیوم به ساخت سخت افزار برای پروتکل های دیگر DeWi مانند Pollen Mobile گسترش یافته اند. با توجه به ماهیت باز اکوسیستم، هر سازنده سخت افزاری می تواند درگیر شود و رقابت سالم را به بازار بیاورد.
توسعه دهندگان سازمانی
توسعهدهندههای سازمانی نهادهای متمرکزی هستند که در بالای شبکههای DeWi فعالیت میکنند و به عنوان شرکای شبکه برای استقرار و مدیریت حرفهای سختافزار در مقیاس بالا عمل میکنند. این نهادها در زمینه تهیه، نصب، بهینه سازی و مدیریت سخت افزار تخصص خود را ارائه می دهند. علاوه بر این، این شرکت ها از شرکای سازمانی خود، از جمله صاحبان املاک و سازندگان سخت افزار، برای استقرار سخت افزار در مقیاس بالا استفاده می کنند.
Hexagon Wireless بزرگترین توسعهدهنده سازمانی مبتنی بر پروتکل است که در حال حاضر سختافزاری را برای شبکههای Helium و Pollen Mobile مستقر میکند. با هدف تسریع جنبش DeWi، هگزاگون در نهایت قصد دارد روی برنامههای DeWi سرمایهگذاری کند و ابزارهایی را در زمینههایی مانند خدمات مالی، نرمافزار مدیریت ناوگان و پوشش بیسیم به عنوان یک سرویس (Wireless Woverage as a Service) سرمایهگذاری کند. دیگر توسعه دهندگان سازمانی عبارتند از Noble Networks و LongFi Solutions.
ارائه دهندگان خدمات، ابزارها و بازارها
اکوسیستمی از ابزارها، ارائه دهندگان خدمات و بازارها شروع به ظهور کرده اند. ابزارهایی مانند Hotspotty و Airwaive به عنوان ابزار هماهنگی برای جامعه DeWi کمک می کنند. Hotspotty به بهینه سازی مکان، نظارت و مدیریت سخت افزار و مدیریت پرداخت کمک می کند. Airwaive بازاری است که اپراتورهای شبکه را با صاحبان ساختمان های مسکونی یا تجاری که مایل به میزبانی سخت افزار DeWi هستند، متصل می کند.
5G ظرف عسل DeWi
از سال 2017، ترافیک جهانی داده تلفن همراه 570 درصد افزایش یافته است. امروزه 59 درصد از ترافیک وب جهان از دستگاه های تلفن همراه نشات می گیرد. Hexagon Wireless بیان میکند که فرصت تلفن همراه سودآورتر از LoRaWAN است یا احتمالاً همیشه خواهد بود. آنها بر این باورند که فرصت بازار برای شبکه های سلولی 88 برابر بزرگتر از شبکه های اینترنت اشیا تخمین زده می شود. 5G در حال حاضر تقاضای زیادی دارد. بنابراین، فوری ترین فرصت برای DeWi، بازار تلفن همراه است.
تا اوایل سال 2022، هلیوم تنها پروتکلی بود که بازار 5G را دنبال می کرد. از امروز، چهار پروتکل دیگر برای رقابت بر سر این فرصت عظیم وارد مسابقه شده اند: Pollen Mobile، XNET، Karrier و REALLY.
نسل بعدی شبکه های بی سیم
شبکههای بیسیم نسل بعدی، مانند 5G، به جایگزینی برای مدل استقرار سنتی نیاز دارند. از لحاظ تاریخی، تجهیزات مخابراتی موبایلِ ماکرو، نصب شده بر روی برج ها یا دکل های بزرگ، برای ارائه پوشش جغرافیایی وسیع برای موبایل استفاده می شدند. مشکل تجهیزات مخابراتی موبایلِ ماکرو این است که پوششی که آنها ارائه میکنند فرکانس پایین است و شبکههای 5G برای افزایش پهنای باند، برخلاف شبکههای سلولی نسل قدیمی، به باندهای فرکانس بالاتر نیاز دارند.
در عوض، تجهیزات مخابراتی موبایلِ کوچک برای فعال کردن شبکه های 5G در آینده مورد نیاز است. سلول های کوچک تجهیزات رادیوییِ کم مصرف هستند – تقریباً به اندازه یک جعبه پیتزا – که پوشش فرکانس بالایی را ارائه می دهند. اندازه کوچک سخت افزار به این معنی است که می توان آن را در مناطق راحت تری مانند پشت بام خانه، تیر چراغ برق یا کنار ساختمان نصب کرد.
با این حال، برخلاف سلولهای ماکرو، پوشش سلولهای کوچک تنها حدود 100 یارد تا کمی بیش از یک مایل گسترش مییابد و سیگنال فرکانس بالا در انتشار از میان ساختمانها مشکل دارد. این بدان معناست که سلولهای کوچک بسیار بیشتری – در داخل و خارج – در مجاورت یکدیگر برای دستیابی به پوشش عادلانۀ مشابه سلولهای ماکرو نیاز خواهد داشت.
FCC انتظار دارد 80 درصد از استقرارهای 5G سلول های کوچکی باشد که در حال گسترش هستند. مسئله یا فرصتی که در دست است این است که شرکتهای مخابراتی سنتی برای ساخت این شبکههای سلول کوچک مجهز نیستند، زیرا مدل استقرار آنها برای ارائه پوشش کلان بهجای پوشش داخلی بهینه شده است. CapEx و الزامات لجستیکی فوقالعاده برای ایجاد شبکههای سلولی کوچک در سراسر کشور برای اپراتورهای TradWi منطقی نیست. شبکه های موبایلی کوچک نیازمند استقرار خردتر و همتا به همتا هستند. DeWi می تواند در این مورد کمک کند.
DeWi یک راه حل اقتصادی کارآمدتر برای ایجاد شبکه های 5G ارائه می دهد. به جای جایگزینی TradWi، DeWi ممکن است بتواند با آن کار کند. DeWi به کاربران در سراسر جهان اجازه می دهد شبکه هایی را به صورت موازی بسازند که بسیار سریعتر از روش متمرکز است. شرکتکنندگانی که دانش خاصی در مورد حوزه قضایی خود دارند، میتوانند روی استقرار زیرساختهایی که نیازهای بازار محلی آنها را برآورده میکند، تمرکز کنند. همراه با پوشش کلان TradWi و پوشش سلول کوچک DeWi، 5G می تواند برای مردم در سراسر جهان قابل دسترس تر شود.
آینده شبکه های سلولی DeWi
سه راه مختلف وجود دارد که شبکه های سلولی DeWi می توانند با آن، جایگاه خود را پیدا کنند: به عنوان یک میزبان خنثی، کریپتوکَریِر و شبکه خصوصی.
مدل میزبان خنثی به چندین اپراتور شبکه تلفن همراه (MNOs) اجازه می دهد تا از زیرساخت متعلق به شبکه DeWi استفاده کنند. این میتواند مستلزم مشارکتهای رومینگ باشد که در آن MNOها در شبکههای سلولی DeWi رومینگ میکنند، زمانی که کاربر در منطقهای بدون پوشش از اپراتور خود است. علاوه بر این، MNOها میتوانند برای رومینگ دادهها در زمانی که شبکههایشان شلوغ است، هزینه پرداخت کنند و از قطع سرویس دهی جلوگیری کنند. این احتمال وجود دارد که از شبکه های سلول کوچک DeWi برای متراکم کردن شبکه های کلان سنتی MNO استفاده شود.
جایگزین مدل میزبان خنثی، مسیر کریپتوکریر است. Nova Labs کریپتوکریر (CryptoCarrier) را اینگونه تعریف میکند: «یک مدل ابتکاری سرویس دهنده تلفن همراه مجازی که از پوشش ساخته شده توسط افراد و اقتصاد رمزارزی (Tokenomics) برای کاهش هزینهها و افزایش مزایا برای مشترکان استفاده میکند». ماه گذشته، Nova Labs از کریپتوکریر خود به نام Helium Mobile رونمایی کرد. قابلتوجه، کریپتوکریر ها شبیه اپراتور مجازی شبکه تلفن همراه یا MVNO هستند – ارائهدهنده خدماتی که روی زیرساخت شرکتی دیگر کار میکنند و از خودشان زیرساختی ندارند.
کریپتوکریر Nova Labs شبکه 5G هلیوم را با شبکه T-Mobile ترکیب می کند. هنگامی که مشترکین هلیوم موبایل در منطقهای بدون پوشش DeWi هستند، کریپتوکریر به شبکه T-Mobile سوئیچ میکند.
آخرین گزینه، یک شبکه خصوصی است. Pollen Mobile به عنوان یک راه حل اتصال داخلی برای Pronto – یک شرکت فناوری خودروهای خودران سنگین- آغاز شد. خودروهای Pronto به اتصال اینترنتی قابل اعتماد در مکان های دور نیاز داشتند، بنابراین تیم شبکه تلفن همراه خصوصی خود را ساخت که منجر به پیدایش Pollen Mobile شد.
شبکه های تلفن همراه خصوصی به دلیل توانایی آنها در ارائه پوشش انعطاف پذیر به شرکت ها با تاخیر کمتر و اتصال پهنای باند بالاتر به طور فزاینده ای محبوب خواهند شد. همچنین به کاربران نهایی امنیت و حریم خصوصی بهتری ارائه می دهد. اگرچه اندازه بازار شبکه خصوصی 5G در سال 2021 به 1.4 میلیارد دلار می رسد، انتظار می رود در سال 2030 به 34 میلیارد دلار برسد که یک نرخ رشد مرکب سالیانۀ 49 درصدی است.
به نظر می رسد در حال حاضر بزرگترین فرصت برای DeWi مدل میزبان خنثی باشد. GigSky و Dish قبلاً اعلام کردهاند که از شبکه 5G هلیوم برای رومینگ دادهها استفاده خواهند کرد. این بدان معنی است که مشتریان آنها به طور یکپارچه در شبکه CBRS هلیوم در هر کجا که در دسترس باشد رومینگ میکنند. در حالی که مورد استفاده اولیه Pollen Mobile به عنوان یک شبکه خصوصی بود، این شرکت اشاره داشته است که به دنبال یک مدل میزبان خنثی برای رومینگ داده ها است. علاوه بر این، XNET، پروژه ای که توسط مدیران قدیمی مخابراتی سنتی راه اندازی شده بود، قصد خود را برای پیگیری مسیر میزبان خنثی اعلام کرده است.
دیدگاه آخر
اگرچه بخش DeWi هنوز نوپا است، اما پتانسیل آن برای ایجاد انقلاب در صنعت مخابرات واضح است. افزایش سریع تعداد پروتکل هایی که تلاش می کنند سهمی از بازار تلفن همراه DeWi را به خود اختصاص دهند، فرصت قابل توجهی را نشان می دهد که پیش روی ما قرار دارد. علاوه بر این، تعدادی از مدیران سابق مخابراتی سنتی پشت بسیاری از پروژه های جدیدتر DeWi وجود دارند که مشروعیت DeWi را بیشتر تقویت می کند.
مطابق با پیشرفتهای اخیر، شبکههای موبایلی DeWi قرار نیست جایگزین MNOهای سنتی شوند، اما احتمالاً حداقل در کوتاهمدت با آنها همزیستی خواهند کرد.