امنیت سایبری (امنیت دیجیتال)بلاکچین و رمزارزهادیدگاه منفناوری، هوش مصنوعی و رباتیکنسل سوم وب

حریم خصوصی و فناوری

قوانین حریم شخصی و پیشرفت فناوری باید پابه‌پای هم پیش روند.

تقابل حریم خصوصی و فناوری باعث گردیده است که برخی از فناوری‌ها به جای آنکه به عموم مردم خدمت‌رسانی نمایند،‌ محدود به حوزه‌ای تخصصی شوند. مانند گِلَس که در پی اعتراضات و شکایاتی، گوگل هیچگاه نتوانست آن را به شکل «عمومی» عرضه نماید. زیرا این عینک مجهز به دوربین و میکروفون بود! شاید گوگل، زمان مناسبی را برای معرفی گلس به دنیا انتخاب نکرده بود! اما به‌نظر من حدود و مرزهایی که افراد برای فناوری‌های امروز و آینده تعیین می‌کنند (خواسته یا ناخواسته) در حال گسترش و در نقطهٔ مقابل، حدود و مرزهای حریم شخصیِ افراد در حال کوچکتر شدن است. تا حدی که امروز بر خلاف گذشته، کمترین مزاحمت را برای پیشرفت فناوری داریم. در نتیجه:

باید به مرزهای جدید حریم خصوصی عادت کنیم و یاد بگیریم چگونه در دنیای سایبری امروز، زندگی، معاشرت و مهم‌تر از همه اینکه، «مشارکت» داشته باشیم.

بلایی که حریم شخصی بر سر گلس آورد!

به یاد دارم زمانی که رسانه‌ها فقط «خبرِ» عرضه عینک گوگل را منتشر کردند، بلافاصله، فعالان حقوقی، به شدت نگرانی خود را بابتِ به خطر افتادنِ حریم خصوصی افراد اعلام نمودند. زیرا تصاویر افراد توسط دوربینِ این نوع عینک‌ها، موقتاً ثبت یا ضبط می‌گردد. حتی صداها نیز به منظور دریافت دستورات صوتی از کاربر، برای لحظاتی هرچند کوتاه، ثبت و ضبط می گردند! گوگل نیز نهایتاً کاربردی غیر عمومی برای نوآوریِ خلاقانه خود تعریف کرد. اما امروز حتی اگر کمک مربی سابق اتلتیکو مادرید بازنشسته نشده بود دیگر نمی‌توانست از آن استفاده نماید چون نهایتاً تولید و عرضه گلس امسال پایان یافت.

آشتی حریم خصوصی و فناوری در طول زمان

زمانی بود که به دلایل مختلف از جمله حفظ حریم شخصی، تمایلی به قرار دادن عکس پروفایل در وایبر و وی‌چَت نداشتیم! البته نسل زِد (GEN Z) که تولدشان همزمان با تولد شبکه‌های اجتماعی بوده است در این خصوص کمی راحتتر تصمیم می‌گرفته‌اند. به مرور زمان، افراد سنتیِ بیشتری دست از محافظه‌کاری برداشتند و آنها هم اجتماعی‌تر شدند. حداقل در شبکه‌ها و جوامع مجازی، اینطور به نظر می‌رسید!

ویدئو های مختلف از جمله ویدئوهای طنز، آموزشی، دوربین مخفی و… که به شکل خودخواسته و عمومی (Public) توسط خود اشخاص در فضاهای مجازی منتشر می‌شوند نیز نشان می‌دهد در تعریف حریم شخصی یا حداقل در تعیین حد و مرز حریم شخصی دچار یک به‌روزرسانیِ تدریجی و زیرپوستی اما محسوس و ملموس شده‌ایم بدون آنکه به‌آن توجهی کنیم! شاید نیازی به توجه به آن نداشته‌ایم. یا شاید عُرف و قوانین طوری از ما محافظت می‌کند که امروز آزادانه‌تر از گذشته در دنیای فناوری قدم برمی‌داریم.

واقعیت امروز حریم خصوصی و فناوری

بررسی عمیق دلایل این تغییرات، خارج از محدوده دیدگاهی است که تصمیم دارم اینجا با شما به اشتراک بگذارم. اما واقعیت آن است که امروز شاهد هستیم که چه نسل زد و چه نسل‌های قبل از آن و به شکل کلی، همه افراد در دنیا، اجتماعی‌تر و در برخی موارد، بی‌پرواتر شده‌اند. این را می‌توانیم به وضوح از مقایسهٔ پوشش، رفتار و معاشرت مردم با فقط ۱۰ سال قبل (و نه حتی قبل‌تر) متوجه شویم.

به عبارت دیگر،‌ مرزهای حریم خصوصی‌مان تغییر کرده است و امروز حاضریم اطلاعات و داده‌های بیشتری را در معرض دید قرار دهیم یا با دیگران به اشتراک بگذاریم و با چهره‌ای نزدیکتر به آنچه واقعاً هستیم یا می‌خواهیم باشیم در شبکه‌های اجتماعیِ مجازی و دنیای واقعی ظاهر شویم.

مطالعه موردی ۱: تجربه شخصی

چند وقت پیش که متوجه شدم اینستاگرام بالاخره قابلیت بزرگنماییِ تصاویر پروفایل کاربران را به اینستاگرام افزوده، بلافاصله در یک استوری، این موضوع را اعلام کردم تا اگر اشخاصی هستند که این موضوع را هنوز نمی‌دانند، متوجه شوند. مخصوصاً آنهایی که تصویری بسیار کوچک در پروفایل خود قرار داده بودند به این امید که تصاویرشان ناواضح و در ابعادی کوچک باقی بماند. هرچند همان موقع هم اشخاصی که با فناوری‌های آنلاین آشنا بوده‌اند می‌توانستند به کمک یک مرورگر وب، آن تصاویر را استخراج و در ابعادی بزرگتر و واضح‌تر ببینند!!!

از تحلیلِ بازخورد فالوئرهای عزیزم و تصاویر پروفایل ایشان بعد از اطلاع‌رسانی اینجانب، بیش از پیش، متقاعد شدم که حدود و تعاریف حریم خصوصی، کاملاً تغییر یافته است. در هر حال به‌نظرم:

حریم خصوصی قانونی نانوشته است که توسط خواست و ظرفیت و پذیرش مردم به شکل خودکار، به‌روز می‌گردد.

مطالعه موردی ۲: دوربین مداربسته

زمانی حتی مایل نبودیم با کت و شلوار هم در کادر دوربین افراد ناشناس یا غریبه قرار بگیریم اما امروز ممکن است با یک شلوارک بارها از جلوی دوربین مداربسته ساختمان همسایه‌مان رد شویم، بدون آنکه حتی عبارتی شبیه به «حریم شخصی» از ذهن‌مان عبور کند. چون می‌دانیم این دوربین‌ها در جایی دیگر، ضامن امنیت ما هستند. این یعنی آشتی و تطبیق با فناوری.

مطالعه موردی ۳: دوربین ترافیکی

حال دوربین‌های ترافیکی عمومی را در نظر بگیرید. به طور مثال، با مراجعه به وب‌سایت مرکز مدیریت راه‌های کشور و فعال کردن گزینهٔ «دوربین‌های نظارت تصویری»:

 فعال کردن گزینهٔ «دوربین‌های نظارت تصویری» - وب‌سایت مرکز مدیریت راه‌های کشور
گزینهٔ «دوربین‌های نظارت تصویری» – وب‌سایت مرکز مدیریت راه‌های کشور

می‌توانید از وضعیت ترافیکی و جَویِ جاده‌هایی که تصاویر دوربین‌های‌شان در این وبسایت به شکل عمومی قابل رؤیت است، باخبر شوید و برنامه سفر خود را تنظیم نمائید.

نام دوربین: کرج - چالوس (کندوان)، پیچ سرهنگ - تاریخ: 1402/2/2، ساعت: 05:50:00 عصر - منبع: 141.ir
نام دوربین: کرج – چالوس (کندوان)، پیچ سرهنگ – تاریخ: ۱۴۰۲/۲/۲، ساعت: ۰۵:۵۰:۰۰ عصر – منبع: ۱۴۱.ir

مطالعه موردی ۴: شبکه‌های اجتماعی

زمانی حساسیت بالایی روی عکس‌های شخصی یا خانوادگی خود داشتیم اما امروز آن‌ها را به سادگی و بدون دغدغه در پروفایل یا صفحات عمومیِ شبکه‌های اجتماعی با جهان به اشتراک می‌گذاریم. حتی آگاهانه یا از روی عدم آگاهی، ممکن است عکس‌های خود را در اختیار هوش مصنوعی قرار دهیم. اگر چنین کاری نمی‌کردیم،‌ عده‌ای دیگر، از محصولاتِ فناورانه و خلاقانهٔ امروزی بی‌بهره بودند! و بالعکس. اگر دیگران چنین داده‌هایی را که زمانی بسیار شخصی به حساب می‌آمد، به اشتراک نمی‌گذاشتند،‌ امروز ما هم از خیلی از پیشرفت‌های فناورانهٔ کاربردی یا حداقل سرگرم‌کننده دور بودیم. به منظور مطالعه بیشتر در خصوص مورد فوق، به مطلب زیر مراجعه فرمائید:

چهره‌پردازی با هوش مصنوعی

قانون‌گذار چه می‌گوید؟

حریم خصوصی برخاسته از قانون است و قانون هم چیزی نیست جز خواست مردم. برخی افراد در تحلیل قانون دچار اشتبا مهلکی هستند و با بیان جملاتی از قبیل «قانونِ مملکته»، طوری وانمود می کنند که گویی قانون غیرقابل‌تغییر است! این‌ها یا فراموش کرده‌اند یا نمی‌دانند که قانون، آنچه مردم می‌خواهند است و خواست مردم نیز در طی زمان متناسب با نیازمندی‌های جدید، تغییر می‌کند و به‌روز می‌گردد. این خاصیت دنیای پویایی است که در آن زندگی می‌کنیم. دنیا به ذاتِ خود پویا است و طبیعتاً هرآنچه در آن هست نیز پویا می‌باشد. از جمله خود قانون.

جوامع پیشرفته (از لحاظ فرهنگی، قانونی و مدنی) این تغییراتِ پویا را بهتر و سریعتر هضم می‌کنند. زیرا تمام تغییراتی که غالب جامعه پذیرای آن است با کمترین دَنگ و فَنگ!،‌ تبدیل به عُرف (قانونِ نانوشته) و در موارد دیگر، تبدیل به قانون رسمیِ آن شهر، ایالت یا کشور می‌گردد. این ظرفیتِ فرهنگی و قانونی در جوامع پیشرفته،‌ حقیقتاً قابل تأمل و الگوبرداری است.

قانون‌گذار نیز قوانین را متناسب با پیشرفت‌ها ونیازمندی‌های فناورانه و عرفِ حاکم به‌گونه‌ای تغییر می‌دهد که حریم شخصی افراد تا جای ممکن حفظ گردد و همچنین شرکت‌های فناور در عین حال که نتوانند از حریم شخصی افراد سوءاستفاده نمایند، بتوانند به زیست تجاری و فنیِ خود ادامه دهند.

از سویی دیگر، دست شرکت‌های فناورِ بزرگ و کوچک زیر سنگ قانون است!، یعنی به محض آنکه کارشناسان خبره‌ای که کارشان بررسی و موشکافیِ فناوری است، پی ببرند که از اطلاعات خصوصی کاربران در مسیری غیر از خدمت‌رسانیِ بهتر به کاربران استفاده می‌گردد، بلافاصله به دادگاه فراخوانده می‌شوند. در نتیجه گاهی د راخبار می‌شنویم که مدیران عامل این شرکت‌ها به منظور پاسخگویی و شفاف‌سازی در خصوص حفظ داده‌های محرمانه و حریم شخصی کاربران‌شان به دادگاه احضار می‌شوند.

مطالعه موردی ۱: حریم خصوصی و فناوری نظارتی

فراگیری و قبولِ حضورِ دوربین‌های مداربسته یک مثال خیلی ساده اما ملموس از این نوع تغییرات و قانون‌گذاری است. قانون‌گذار در خصوص دوربین‌های مداربسته،  اماکن را مجبور کرده‌است که از طریق تابلو‌ها و اعلانات دیگر، افراد را مطلع نمایند که دوربین‌ها فعال و در حال تصویربرداری از تمام اعمال و رفتار آنها هستند! مردم نیز به این موضوع عادت کرده‌اند و با آن مشکلی ندارند.

اما قانون‌گذار در خصوص دوربین‌های مداربسته‌ای که بدون اطلاع‌رسانی فعال هستند، نظری دیگر دارد. چنین دوربین‌هایی مخفی به حساب می‌آیند و استفاده از آنها معمولاً جرم محسوب می‌شود. زیرا باعث نقض حریم خصوصی افراد می گردد.

دوربین، همان دوربین است و رفتار افراد در اماکن عمومی همان رفتار گذشته است اما برخورد قانون‌گذار در دو مثال اخیر با استفاده‌کننده از دوربین متفاوت است.

مطالعه موردی ۲: حریم خصوصی و فناوری واقعیت مجازی

اگر تابحال از استریت ویوی گوگل استفاده کرده باشید حتما دیده‌اید که صورت افراد و البته پلاک خودروها و برخی اماکن به کمک هوش مصنوعی، تار یا پوشانده شده. این موضوع هم بخاطر اعتراض و شکایت رسمی برخی سازمان‌ها از گوگل بوده است. قانون‌گذار پس از رسیدگی به این موضوع، بر خلاف برخی جوامع توسعه نیافته، استریت ویو را ممنوع یا فیلتر نکرد بلکه وظیفهٔ اصلی خود را از طریق ریل‌گذاری (رگولاتوری یا تنظیم مقررات Regulatory) انجام داد. امروز هم گوگل استریت ویو در حال خدمت‌رسانی به میلیون‌ها کاربر است و هم حریم‌شخصی افراد با یک ترفند فناورانه حفظ می‌گردد.

مطالعه موردی ۳: حریم خصوصی و فناوری واقعیت افزوده

یکی از محصولات انقلابی شرکت اپل که همه بی‌صبرانه منتظر آن هستیم، آیفون ۱۵ یا ۱۶ یا حتی ۲۰ نیست!، بلکه عینک واقعیت افزوده اپل است. اپل هنوز مشخصات فنی آن‌ را رسماً اعلام نکرده اما به احتمال خیلی زیاد باید مانند گِلَس، مجهز به دوربین و میکروفون باشد. اما آیا قانون‌گذار، این عینک را ملزم به تجهیز به ابزاری خواهد کرد تا به افرادی که در نزدیکیِ عینک حضور دارند اطلاع دهد که «این مکان مجهز به دوربین است»؟ (یا حتی میکروفون!). یا نهایتاً به سرنوشت گوگل گلس مبتلا خواهد شد؟

با توجه به تغییراتی که تا اینجا به آنها اشاره کرده‌ام، بعید می‌دانم قانون‌گذار با عینک اپل مشکلی داشته باشد. نظر شما چیست؟

مطالعه موردی ۴: حریم خصوصی و فناوری دستیارهای هوشمند

با ضبط ناخواسته صدا چه کنیم؟ آیا فکر می‌کنید هم‌اکنون صدای شما توسط گوشی موبایل‌تان پیوسته شنود نمی‌گردد؟ به شدت در اشتباه هستید! فکر می‌کنید دستیارهای هوش مصنوعی نظیر سی‌ریِ اپل و گوگل اَسیستَنت، الکسای آمازون، و کورتانای مایکروسافت چگونه در هر لحظه‌ای صدایشان می‌کنید، پاسخ می‌دهند؟ بله درست است. آن‌ها با اجازهٔ خودتان، پیوسته در حال شنود صدای اطراف خود هستند! پس هیچ شکایتی را علیه اپل، گوگل، آمازون و مایکروسافت حداقل در این مورد بخصوص، نزد قانون‌گذار نخواهید برد!

مطالعه موردی ۵: حریم خصوصی و فناوری بلاکچین

بلاکچین و ارزهای دیجیتال آمده‌اند تا آزادی و عدالت مالی را همزمان با حفظ حریم خصوصیِ افراد به ارمغان آورند. هرچند که به نظر من احراز هویت در صرافی‌های رمزارز با آن مغایرت دارد اما کاربران همچنان می‌توانند از امکان سوآپ در یک صرافی غیرمتمرکز یا کیف پول ارز دیجیتال برای خرید یا فروش رمزارزهای خود استفاده کنند.

حریم خصوصی و فناوری گاهی در مقابل هم قرار می‌گیرند. موضوع حریم شخصی و فناوری بلاکچین یکی از موضوعاتِ همیشه پر حاشیه و پر چالشی بوده است که جامعهٔ کریپتو هنوز با آن درگیر است. قابلیت ناشناس ماندن هویت ارسال‌کننده و دریافت‌کننده در یک تراکنش بلاکچینی مانند چاقو که هم می‌تواند کاربردهای مثبت و هم منفی داشته باشد عمل می‌کند.

از یک طرف جابجایی پول توسط مجرمان و قاچاقچیان اسلحه را تسهیل کرده و از طرفی دیگر برای تمام مردم دنیا آزادی مالی و دسترسی بدون حد و مرز به امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) را بدون کنترل‌های سخت و پیچیدهٔ بانکی فراهم آورده است. یعنی مردم می‌توانند بدون مراجعه به بانک، وامِ کم‌بهره بگیرند یا از طریق پس‌انداز و سپرده‌گذاری یا حتی از بابت تامین نقدینگی برای وام‌ها، سود کسب کنند. تا قبل از بلاکچین و رمزارزها کجای دنیا چنین چیزی داشتیم؟! به نظر من امروز بهترین فرصت برای یادگیری نحوه استفاده از فناوری بلاکچین است اما همزمان باید اخبار مهم بازار رمزارزها و مخصوصاً اخبار قانون‌گذاری را نیز دنبال کنید.

درآمدزایی از طریق همزیستی حریم خصوصی و فناوری

من رویکردی را که در آن یک رابطهٔ دوطرفه و دوسربُرد بین حریم شخصی و فناوری وجود دارد را «همزیستی حریم خصوصی و فناوری» می‌نامم. یعنی ما داده‌های شخصی خود را بی‌پروا و بدون وسواس‌های گذشته، در اختیار فناوری قرار می‌دهیم تا در قبال آن، فناوری به ما و «دیگران» امنیت، آسایش، خدمات و محصولات کاربردی و البته درآمد هدیه دهد. دیگران هم در حین انجام همین کار برای ما هستند!

در آینده، اینستاگرام‌ها، توئیترها و مرورگرهای اینترنتیِ بعدی باید به ازای هربار دسترسی یا استفاه از داده‌های شخصی شما، مقداری رمزارز به شما پرداخت نمایند. البته قبل از آن، شما هم باید یاد گرفته باشید که چگونه یک وَلِت (کیف پول) بسازید و سپس ارز دیجیتال را دریافت نمائید. باشگاه‌های ورزشی و ذخیره‌سازهای ابری نیز خارج از این موضوع نیستند! خیلی از این پلتفرم‌ها امروز وجود دارند و افرادی نیز در حال استفاده و پولسازی از این پلتفرم‌های معمولاً غیرمتمرکز هستند. البته تا همه‌گیریِ آنها فاصله‌ای نداریم. به‌نظرم کمتر از یک سال!

مطالعه موردی ۱: دش‌کم

به احتمال زیاد ویدئوهایی که توسط دَش‌کَم‌ها یا دوربین‌هایی با قابلیت نصب روی داشبورد خودرو را در اینترنت یا شبکه های مجازی دیده‌اید. یکی از کاربردهای این‌گونه دوربین‌ها ثبت وقایع جاده‌ای مخصوصاً تصادفات است. ویدئوهای ضبط شده توسط این دوربین‌ها بارها به پلیس و افراد کمک کرده است تا شناساییِ مقصر اصلی تصادفات یا حتی سارق خودروها آسان‌تر گردد.

اگر به شما بگویم که افرادی در سراسر جهان در حال جمع‌آوری عسل به کمک دوربین‌های دش‌کم هستند،‌ تعجب می‌کنید؟ حق دارید. اما حتماً مطلب زیر را بخوانید تا متوجه شوید دوربین‌ها آنچنان هم ترسناک نیستند. در کنار نقضِ ناخواسته،‌ مقطعی و احتمالیِ حریم خصوص افراد،‌ فوایدی بیشمار و شاید هنوز کشف‌نشده دارند!

رمزارز هایو مپر – هانی (عسل) Hivemapper HONEY

مطالعه موردی ۲: مرورگر شجاع!

نترسید و با شجاعت به وبگردی بپردازید تا بتوانید درآمد داشته باشد! مرورگر اینترنتیِ Brave (به معنای شجاع) به گفته توسعه‌دهندگانش، یکی از امن‌ترین مرورگرهای موجود در بازار است که در وب۲ و وب۳ قابل استفاده می‌باشد. اما قصدم معرفی خود مرورگر نیست بلکه نوآوری خلاقانهٔ به‌کاررفته در آن است. توکن BAT یک رمزارز و بخش کلیدی (اما کاملاً اختیاری) از اکوسیستم Brave Rewards (پاداش‌های بِرِیْوْ) می‌باشد.

اکوسیستم پاداش بریو به شما این امکان را می‌دهد که هنگام وبگردی، تبلیغاتی مشاهده نمائید که از «شبکه تبلیغات خصوصی بریو» برای شما انتخاب شده‌اند. اگر بخواهید آنها را مشاهده کنید، ارز دیجیتال BAT یا Basic Attention Token دریافت می‌کنید. شما می‌توانید BAT را مانند هر دارایی رمزنگاری‌شدهٔ دیگر در کیف پول خود نگه دارید یا از آن برای پرداخت پاداش به ناشران محتوا یا اینفلوئنسرهای مورد علاقه خود استفاده کنید!

برخی شرکت‌های فناوری، ممکن است از اطلاعات شما استفاده کنند تا تبلیغات بفروشند. زیرا برای آنها، شما یک کالا هستید. اما ظاهراً در Brave همه چیز متفاوت است. توجه شما به تبلیغی خاص، ارزشمند است، و باید سهم عادلانه‌ای از درآمد تبلیغ‌کننده را به ازای هر تبلیغی که برای مشاهده انتخاب می‌کنید به دست آورید. این سهمِ منصفانه در قالب پاداشی از جنس ارز دیجیتالِ BAT به شما پرداخت می‌شود.

کدام داده‌های خصوصی ارزشمند است؟

حریم خصوصی و فناوری
حریم خصوصی و فناوری

اپ‌ها و وبسایت‌ها و به شکل کلی، پِلَتفُرم‌هایی که اکنون به رایگان در حال استفاده و بهره‌برداری از آنها هستیم به کمک تحلیل داده‌های شخصی ما یا از طریق به‌اشتراک‌گذاشتن داده‌ها با شرکت‌های بازاریابیِ همکار، به روش‌های مستقیم و غیرمستقیم درآمد دارند.

ساده‌ترین حالت، آن است که پلتفرم (به طور مثال: اینستاگرام، یوتوب،…)، داده‌های شما را تحلیل می‌کند تا بتواند با نمایشِ مرتبط‌ترین تبلیغ با سلایق و علایق شما، از تبلیغ‌کننده مبالغ بیشتری دریافت نماید. به عبارت دیگر، هرچه این تبلیغات بتواند مشتری و درآمد بیشتری برای تبلیغ‌کننده داشته باشد، نشان از آن دارد که پلتفرم، تبلیغات را به افراد مرتبط‌تری نمایش داده است. در نتیجه،‌ اعتماد و وابستگیِ تبلیغ‌کننده به پلتفرم افزایش می‌یابد و این حلقهٔ پولساز در آینده بارها تکرار خواهد شد. هم پلتفرم درآمد دارد و هم تبلیغ‌کننده به هدف خود یعنی فروش محصول یا خدمت، دست یافته است اما در این میان، جیب شما که دیدن این تبلیغات را تحمل می‌کنید یا با دیدن این تبلیغات خریدی را انجام می‌دهید،‌ خالی مانده یا خالی شده است!

داده‌های شخصی ارزشمند و پولساز

برخی از داده‌های شخصی ارزشمند و پولسازی که به نوعی مرتبط یا متصل به ما هستند از این قرار می‌باشند:

  • مشخصات پروفایل
  • عکس‌ها و ویدئوها
  • لایک‌ها و کامنت‌ها
  • کلیک‌ها، تَپ‌ها و اِسکرول‌ها!
  • کلیک کردن یا زدن روی لینک‌ها و تبلیغات
  • مشاهده تبلیغات
  • مکان جغرافیایی
  • اسکن سه بعدی صورت (Face ID)
  • علایق و سلایق
  • مسافت و ساعات پیاده‌روی
  • رژیم غذایی
  • معاملات ملکی یا املاک بازدید شده در اینترنت
  • خریدها و فروش‌ها
  • مسیر حرکت ما بین قفسه‌های یک هایپر مارکت!
  • وبسایت‌هایی که بازدید کرده‌اید (کوکی‌ها)
  • و هرآنچه که فکرش را کنید (یا حتی روحتان هم خبر نداشته نباشد!)

تابحال از خود پرسیده‌اید که چرا خودتان از بابتِ به‌اشتراک‌گذاشتنِ این داده‌ها با پلتفرم‌های مختلف درآمد نداشته باشید؟ موارد دیگری از داده‌های مرتبط یا متصل به ما سراغ دارید؟ آنها را در قسمت دیدگاه‌های پایین همین صفحه با من و دیگران به اشتراک بگذارید.

بودن یا نبودن. مسئله این است.

وب‌سایت‌ها واپ‌های بی‌شماری تاکنون حریم خصوصی همه ما را بارها نقض کرده‌اند بدون آنکه حتی متوجه شده باشیم. به طور مثال، ممکن است اپ‌ها یا فیلترهای تغییر چهره، عکس‌ها و ویدئوهای ما را بدون اجازه، به شرکت‌های فعال در زمینه یادگیری ماشین و هوش مصنوعی بفروشند.

شاید بسیاری از این عکس‌های روتوش شده و تغییریافته را در صفحات خصوصی یا عمومی خود منتشر کرده‌اید تا لحظات مفرح و سرگرم‌کننده‌ای برای خود و مخاطبان خود به ارمغان آورید. اما تعدادی دیگر از همین عکس‌های فانتزی‌شده ممکن است به شدت برای شما خصوصی به حساب آیند و آن‌ها را تنها روی گوشی موبایل خود ذخیره کرده باشید غافل از آنکه قبلا در حین کار با همان اپ‌ها، برای شرکت‌هایی دیگر ارسال شده‌اند.

اما از طرف دیگر، همه آن عکس‌ها و ویدئوها کمک کرده‌اند که تا امروز بتوانیم شاهد تولد سرویس‌هایی نظیر DALL.E باشیم. دَل‌ای می‌تواند از هیچ،‌ تصاویری از انسانهایی خیالی اما فوق‌واقعی خلق کند. مشارکتِ‌ ناخواستهٔ ما،‌ باعث سوخت‌رسانی به چنین اپ‌ها و سرویس‌هایی شده است.

حال به خود افتخار می‌کنید یا نگران هک شدن این سرویس‌ها و لو رفتن عکس‌های سلفیِ بانمک و بامزه اما خصوصیِ خود هستید؟

مسئلهٔ بودن یا نبودن است. بودن در جریان فناوری و مشارکت آگاهانه در پیشرفت آن یا نبودن در آن و انزوای فناورانه! (مگر ممکن است بدون فناوری، زیست یا کار کرد؟! شاید برای تعداد انگشت‌شماری، بله!)

دیدگاه پایانی

اگر بودن را انتخاب کنیم باید یاد بگیریم که چگونه در دنیای سایبری امروز، زندگی، معاشرت و مهم‌تر از همه اینکه، «مشارکت» داشته باشیم به نحوی که از حریم خصوصی‌مان سوءاستفاده نگردد. استفاده از ابزارهایی نظیر مرورگرهای امن اینترنتی که به ما اجازهٔ کنترل داده‌های شخصی را می‌دهند تنها یکی از گام‌ها در مسیر حفظ حریم خصوص در برابر فناوری است. پاک کردن اپ‌های کمتر شناخته‌شده و اغلب ناشناس از روی گوشی موبایل و کامپیوتر می‌تواند گام بعدی باشد. ضمنا باید در کنار یادگیری مفاهیم و مبانی امنیت سایبری (امنیت دیجیتال)، اخبار فناوری و قانون‌گذاری را نیز پیگیری نمائیم تا به‌روز و آگاه بمانیم.

سخت است اما ممکن. سال‌ها در کنار دوربین‌های مداربسته زندگی کرده‌ایم و آداب حضور در اماکن عمومی و رعایت مقررات آنها را یاد گرفته‌ایم. چه دوربین‌ها آنجا باشند چه نباشند. در نتیجه نباید از فناوری بترسیم. بلکه می‌بایست همانند آنچه از گذشته تا کنون انجام داده‌ایم، بتوانیم راهی برای همزیستیِ مسلامت آمیزِ حریم خصوص و فناوری بیابیم.

موضوع مهم برای ما آن است که شرکت‌ها و سایر افراد از اطلاعات شخصی و خصوصی ما سوءاستفاده نکنند و ما نیز در ازای اجازهٔ هرگونه بهره‌برداری مالی یا تحقیقاتی از اطلاعات مربوط یا متصل به ما، پاداش و سهم خود را نقداً دریافت نمائیم! و چه بهتر که این پاداش‌ها از جنس ارز دیجیتال باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button