بررسیمفاهیم و مبانی بلاکچین و رمزارزها

اثبات کار فیزیکی یا PoPW چیست؟

اثبات کار فیزیکی یا Proof of Physical Work - PoPW

یکی از قدرتمندترین ویژگی‌های پروتکل‌های رمزنگاری-اقتصادی، توانایی آن‌ها در ایجاد ساختارهای انگیزشی است که به هر کسی در جهان اجازه می‌دهد بدون مجوز در مجموعه‌ای از اهداف مشترک مشارکت کند. این ساختارهای تشویقی را می‌توان برای تسهیل هماهنگی در مقیاس بزرگ برای دستیابی به اهداف خاص تنظیم کرد.

این نشان‌دهنده بهبود عملکرد پلکانی در تشکیل سرمایه است.

اکثریت قریب به اتفاق نوآوری‌های کریپتویی تا به امروز بر روی هماهنگی جوامع و اقتصادهای دیجیتال متمرکز شده است. با این حال، توکن‌ها فرصت‌هایی برای نوآوری در تشکیل سرمایه و هماهنگی انسانی نیز ایجاد می‌کنند که فراتر از دنیای دیجیتال و به دنیای فیزیکی گسترش می‌یابد.

از این تئوری به عنوان “اثبات کار فیزیکی” یاد می‌شود. پروتکل‌هایی که با این تئوری مطابقت دارند، افراد را تشویق می‌کنند تا کارهای قابل تأییدی را انجام دهند که زیرساخت‌های دنیای واقعی را ایجاد می‌کند. این پروتکل‌های بدون مجوز و کاملاً خنثی، در مقایسه با اشکال سنتیِ تشکیل سرمایه برای ساخت زیرساخت‌های فیزیکی:

  1. می‌توانند زیرساخت‌ها را سریع‌تر بسازند – در بسیاری از موارد ۱۰ تا ۱۰۰ برابر سریع‌تر.
  2. بیشتر با نیازهای بازار محلی سازگار هستند.
  3. می‌توانند بسیار مقرون به صرفه تر باشند.

اولین آزمون عملیِ این تئوری مربوط به هلیوم بود . هلیوم یک پروتکل رمزنگاری-اقتصادی است که افراد را تشویق می‌کند تا شبکه‌های مخابراتی فیزیکی مانند ارتباطات مخابراتیِ کوچک را تشکیل دهند و مدیریت کنند. شبکه هلیوم توسط «میزبان‌هایی» ساخته شده است که در ازای ایجاد پوشش و انتقال داده‌ها از طریق شبکه، HNT، توکن بومیِ پروتکل هلیوم را استخراج می‌کنند. شبکه هلیوم در آگوست ۲۰۱۹ راه‌اندازی شد و در طی دو سال و نیم به بیش از ۶۰۰۰۰۰ هات اسپات رسیده است که در حال حاضر اتصال و پوشش را در سراسر جهان ارائه می‌کنند.

برای داشتن یک پیش زمینه، بهتر است بدانیم که کل صنعت مخابرات ایالات متحده دارای ۴۱۷۰۰۰ دکل تلفن همراه است و برآوردها برای تعداد کل دکل‌های تلفن همراه در جهان از ۳ تا ۸ میلیون متغیر است. شبکه هلیوم تنها در ۳۰ ماه به سطح مشابهی از مقیاس دست یافته است زیرا انگیزه‌های قدرتمندی ایجاد کرد که مردم در سراسر جهان را تشویق به ساخت شبکه کرد. در حالی که شرکت‌های متمرکز شبکه‌های خود را در یک فرآیند از بالا به پایین و سفت و سخت می‌سازند، پروتکل‌های غیرمتمرکز ارز دیجیتال می‌توانند در همه جا سریع‌تر رشد کنند.

هات‌اسپات‌های هلیوم به اندازه یا قدرت برج‌های سلولی شرکت‌ها نیستند، زیرا نیازی به این کار ندارند. شبکه هلیوم با داشتن هات‌اسپات‌های بیشتر که همگی با کسری ناچیز از هزینۀ رقبای سازمانیِ خود مستقر شده‌اند، این مشکل را جبران می‌کند. پروتکل‌های رمزنگاری-اقتصادیِ بدون نیاز به مجوز، حتی زمانی که تعدادی از گره‌های شبکه به‌ اندازه کافی قابل اتکا نباشند، برای حفظ قابلیت اطمینان در سطح شبکه، به افزونگی (استفاده از گره‌های مجاور و گره‌های دیگر) متکی هستند. در حالی که ساخت برج‌های جدید هزینه‌های نیروی کار افزایشی را برای شبکه‌های مخابراتی سنتی به همراه دارد، هزینه نیروی کار در شبکه هلیوم ۰ دلار است. این یک مزیت نامتقارن است که هلیوم را قادر می‌سازد تا بر روی برداری رقابت کند که مخابرات سنتی نمی‌تواند: شبکه هلیوم از چگالی بالاتری از آنتن‌های کوچک‌تر تشکیل شده است.

اخیراً Hivemapper، پروتکل دیگری که با استفاده از مشوق‌های رمزنگاری، قلمروهای دیجیتال به فیزیکی را طی می‌کند، مورد آزمون قرار گرفته است. Hivemapper یک نقشه غیرمتمرکز است که توسط افرادی که از دوربین‌های داخل اتومبیل (با نمای خیابان) استفاده می‌کنند ساخته شده است – و نشان‌دهنده یک تغییر اساسی در نحوه ساخت نقشه‌ها است.

هر عکسی در نمای خیابان در گوگل و اپل مپ توسط یکی از کارمندان گوگل یا اپل در یک ماشین تخصصی با دوربین سه‌بعدی گرفته شده است. این خودروها بیش از ۱۲ ساعت در روز رانندگی می‌کنند، اما نقشه‌های گوگل و اپل در بسیاری از موارد سال‌ها قدیمی هستند. هزینه این خودروها و رانندگان برای اپل و گوگل بسیار زیاد است که نمی‌توانند اضافه کردن این منابع را توجیه کنند. بنابراین، چیزی به نام نقشه درلحظه (بلادرنگ Real-Time) یا چیزی نزدیک به آن وجود ندارد.

Hivemapper با برون سپاری نقشه برداری به افرادی که قبلاً دارای سخت‌افزارِ «به اندازه کافی خوب» هستند، راه جدیدی برای به روز رسانی نقشه‌ها با فرکانس بسیار بالاتر و با هزینه بسیار کمتر ایجاد می‌کند. صدها میلیون نفر روزانه رانندگی می‌کنند. تصور کنید که فقط ۱٪ از این افراد در حین رانندگی جاده‌های اطراف خود را نقشه برداری کنند. نقشه‌ها شامل هر بزرگراه جدید، کسب‌وکار کوچک، خیابان محله، چاله و غیره در عرض چند ساعت یا چند روز می‌شود. این تنها به خاطر HONEY امکان پذیر است، توکن اصلی Hivemapper، که به نقشه‌برداران برای مشارکت مداوم اطلاعات تازه و به‌روز در نقشه، پاداش داده می‌شود.

Hivemapper فقط به نقشه‌های خیابان محدود نمی‌شود، اگرچه از آنجا شروع می‌شود. همین شبکه می‌تواند انواع دیگری از داده‌ها مانند آلودگی هوا، کیفیت پوشش بی‌سیم، نویز، آب و هوا و غیره را جمع‌آوری و نقشه‌برداری کند. واضح است که Hivemapper چگونه می‌تواند نقشه‌ها را با هزینه کمتری نسبت به اپل و گوگل ایجاد کند. با در نظر گرفتن این موضوع، اثبات کار فیزیکی به طور طبیعی به سایر موارد نیز گسترش می‌یابد.

Helium و Hivemapper تنها دو نمونه از پروتکل‌هایی هستند که از مشوق‌هایی از جنس رمزارز برای پل زدن بین دنیای فیزیکی و دیجیتال استفاده می‌کنند. البته فضای طراحی بسیار وسیعتر است. یکی از بهترین فرصت‌ها برای برهم زدن مدل‌های سنتی کسب‌وکار‌های حساس به هزینه، همین مدل جدید از تشکیل سرمایه است.

برخی ممکن است استدلال کنند که چنین مدل‌هایی، بدون اتکا به اقتصاد رمزارز نیز قابل پیاده‌سازی هستند – قراردادهای سهام و امثالهم از خیلی قبلتر در بیشتر سازمان‌های متمرکز وجود دارد. با این حال، پروتکل‌های رمزنگاری-اقتصادی پنج مزیت کلیدی را ممکن میسازند:

  1. مقیاس سریع – پروتکل‌های بدون نیاز به مجوز و بدون مرز می‌توانند در همه جای دنیا به موازات بسیاری از حوزه‌های دیگر رشد کنند.
  2. بی‌طرفی معتبر – شبکه‌های با اعتبار خنثی به ذینفعان خود تضمین می‌دهند که نمی‌توانند خودسرانه قوانین را تغییر دهند.
  3. مالکیت جمعی – سیستمی که متعلق به کاربرانش است وفاداری ایجاد می‌کند، انگیزه‌ها را همسو می‌کند و باعث رشد می‌شود.
  4. پرداخت‌های بدون اصطکاک – بلاک‌چین‌ها امکان پرداخت‌های خرد همتا به همتا را فراهم می‌کنند که سیستم پرداخت قدیمی نمی‌تواند از آن پشتیبانی کند.
  5. ادغام با ریل های DeFi – ریل‌های دیفای برای راه‌اندازی نقدینگی از طریق بازارسازان خودکار مفید هستند. علاوه بر این، ما همچنین انتظار داریم که شبکه‌های اثبات کار فیزیکی از دیگر ابزارهای بومی DeFi قابل ترکیب، از جمله بازارهای NFT، توکن‌های اجتماعی، مشتقات و غیره استفاده کنند.

با توجه به تجربه جمعی جامعه از تشکیل سرمایه متمرکز در طی صدها سال، تمایل طبیعی این است که به حل این دسته از مشکلات به روشی متمرکز فکر کنیم، که در آن یک شرکت واحد تصمیم می‌گیرد که چه کسی، چه زمانی، کجا و چگونه به افراد خسارت پرداخت شود. ما ادعا می‌کنیم که این مدل در عصر اینترنت منسوخ شده است. شرکتی که تصمیمات برنامه‌ریزی مرکزی را اتخاذ می‌کند و به ذینفعان خود به صلاحدید خود جبران خسارت می‌کند، هرگز به اندازه یک شبکه بدون نیاز به مجوز که به درستی طراحی شده است که سازنده ترین بازیگران خود را با استفاده از مفاهیم بازار آزادی از عرضه و تقاضا، مقیاس و جبران خسارت می‌کند، مؤثر نخواهد بود.

اپراتورهای منفرد کوچک تاکنون هرگز قادر به رقابت با شرکت‌های بزرگ در زیرساخت‌های بزرگ (مثلاً مخابرات، نقشه برداری، شبکه‌های برق، تدارکات و لجستیک و غیره) نبوده‌اند. اثبات کار فیزیکی نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم در نحوه عملکرد و مقیاس کسب‌وکار است. پروتکل‌های اقتصادِ رمزارزی به مردم اجازه می‌دهد تا فعالیت‌های اقتصادی خود را بدون یک حزب متمرکز و رانت گیر هماهنگ کنند و به انتقال این صنایع از فئودالیسم شرکتی به سرمایه داری شایسته سالار و بازارهای آزادتر کمک کند.

منبع
cryptomentor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا